سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه دردانشش اختلاف و دوگانگی نباشد . [امام باقر علیه السلام ـ در بیان معنای راسخان در دانش ـ]
مشخصات مدیروبلاگ
 
سید محمد باقر آقایی[107]
برگ سبزی است تحفه ی درویش تقدیم به تو ای بهترین دوست بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد

خبر مایه

سخنرانی آقای فلسفی در مورد شرایط حکومت امام زمان

 

بسم الله الرحمن الرحیم

لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم حسبن الله ونعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر

والحمدالله رب العالمین بارء الخلائق الاجمعین باعث الانبیا والمرسلین الذی بعدولایری وشهد ولا نجوی خلق خلائق بقدرته ونشر ریاح بالرحمته وصلاه وسلام علی سیدنا ونبینا حبیب اله العلمین العبدالمویدورسول المجدد وَالمصطفی الامجد المحمودالاحمد ابولقاسم محمد صلی الله علیه وعلی اهل بیت سیدین وطاهرین المعصومین المکرمین

قال الله العظیم فی کتابه هوالذی ارسل الرسول بالهدی ودین الحق لیظهره علی الدین کله ولوکره المشرکون

 

به مناسبت ایام نیمه شعبان سه شب گذشته درباره یک قسمت از خصوصیات مقام مقدس امام صحبت کردم.

درخلال این شبها بعضی آاقایان وجوانان مراجعه کردند ودرباره حضرت بقیه الله سوالاتی کردند برای اینکه وقت مجلس ماباامشب بیش از سه شب نیست فکرکردم امشب مسیرسخن را پیرامون حضرت ولیعصر قرار بدهم وهر شب درباره یکی از خصوصیات مربوط به آن حضرت صحبت کنم ودرضمن سوالاتی را هم که کرده اند ووعده داده ام که در همین مجلس در ضمن بحث جواب بگویم ،جواب گفته شود.

 یکی ازَسوالاتی که از نظر جامعه شناسی به اصطلاح امروز اهمیت دارد بحث پیرامون حکومت وحدانی امام عصر است.در تمام جهان این سوال پیش می آید که آیا یک حکومت می تواند تمام دنیارا اداره کند، آن هم با تفاوت افکار، با تفاوت ذوقها و سلیقه ها و ساختمان مغزها و تفاوتی که بین ملتهادر شرق عالم و غرب عالم است.چون آنطوری که ما در روایات و اخبارمان داریم در زمان امام عصر حکومت در جهان حکومت اسلامی است و حتی در ذیل همین آیه ای که در آغاز سخن عرض کردم روایاتی آمده است خداوند درقرآن فرموده: هوالذی ارسل رسوله بالهدی والدین الحق لیظهره علی الدین کله ولوکره المشرکون.

پروردگار عالم پیغمبر اسلام را به منظور هدایت مردم و با دین حق فرستاده است برای اینکه پیغمبر اسلام و دین اورا برتمام ادیان عالم پیروزکند و بر تمام برنامه های جهانی غلبه بدهد و این قضیه به قدری مورد قضای قطعی پروردگار است که می فرماید ولوکره المشرکون اگر مردمان بی ایمان هم دردنیا به این غلبه مطلق و به این پیروزی بدون قیدوشرط راضی نباشند اراده قطعی پروردگار این است که این مطلب عملی شود ولو مشکرین ناراضی باشند.

بعضی اخبار و روایات می گویند آن زمانی که دین مقدس اسلام وآئین رسول اکرم بر تمام ادیان جهان غلبه می کند و حکومت بی قید وشرط اسلام در سراسر گیتی حاکم می شود در حکومت آسمانی اما عصر است.

آنوقت در اینجا این سوال پیش می آید البته این سوال صرفاّیک سوال علمی اجتماعی و روانشناسی اجتماعی است وآن این است ملتها و مردم جهان از نظر طرز تفکر و فرهنگ و منطقه زندگی و درجه رشد عقل و فکر با یکدیگرمتفاوتند اصلا مشود با این همه تفاوت یک حکومت بر دنیا حاکم باشد و یک قدرت و یک سازمان تمتم مردم روی کره زمین را اداره کند یا نه؟

جواب این مطلب را بر اساس و اصول همان سوال باید داد یعنی یک وقت صحبت صحبت عقیده ماست به موجب آیات واخبار می گوییم به سندهایی از رسول اکرم و ائمه معصومین رسیده است این کار شدنی و عملی است و یک روزی در جهان لباس تحقق ووقوع می پوشد.این جواب از نظر اصل مطلب به نام یک فصل دین است اما در باره اینکه از نظر تئوریهای علمی آیا این کار شدنی هست یا نه؟

باید بهتون عرض کنم که خوشبختانه از بعد ازجنگ بین الملل دوم به این طرف اصلا وضع افکار دانشمندان جامعه شناس دگرگونیهایی پیدا کرده که نه تنها می گویند یک حکومت می تواند دنیا را اداره کند و حتی پرونده حکومت وحدانی الان در سازمان ملل است.

بعضی دانشمندان غربی که خیلی اوج گرفته اند و می گویند الان بشر در سر یک دو راهی است یا حکومت واحد جهانی و یا نابودی بشر بر اثر جنگ سوم اینقدر قضیه از نظر علمی نزدیک شده و افکار جامعه شناسان به این امر متوجه شده است حالاالبته در این باره مطالعه بسیار دارم و اگر خود این مطلب را با آن مقداری که مطالعه دارم بخواهم مبسوطا صحبت کنم شاید واقعا چهار شب باید تمام بحث را مستقلا تمرکز بدهم روی این مطلب که برچه اساس واصولی می شود دنیا با یک حکومت اداره بشود ولی برای اینکه هم جوابی به سوالات داده باشم دنبال این مطلب وهمین بحث را یک شب به خواست خداوند بیان کرده باشم البته خیلی فشرده صحبت می کنم امیدوارم نتیجه بحث برای ما نسبت به این موضوع روشن کننده بحث باشد.

می گویند بشردرآغازامر پرخاشگر و متجاوز بود و این کشش پرخاشگری الان هم هست و حتی درباره اینکه تحلیل می کنند که چرا در دنیا اصلا جنگ واقع می شود می گویند سرش پرخاشگری و حس تجاوزی است که در بشر است.قرآن هم گاهی طبع انسان را که صحبت می کند میگوید انه  کان ظلوما جهولا یا میگوید ظلوم کفار یا می گوید ان الانسان لفی خصر و امثال این اموراما آن پرخشگری که درآغاز ه نظر می آید این است که بشرازدست بشر احساس آرامش نمی کرد می گفت من می روم در جنگل زحمت می کشم مقداری میوه جنگلی بدست می آورم که بخورم اما اطمینان ندارم که آن غار پهلوی غار من ،سکنه اش به من حمله کنن مرا بکشند و ذخیره مرا ببرند.این روح پرخاشگری در بشر بودو بعد بشر متوجه شد که اگر با هم بسازند و یک زندگی بعنوان تفاهم به وجود آورد این خطر از بین می رود و بهتر می تواند زندگی کند لذا سرآغاز زندگی اجتماعی شد.اول که زندگی اجتماعی آغاز شد به صورت یک خانواده بود بعد که مقداری سطح فکر بالاتر آمد شد به صورت عشیره بعد که  مقداری بالاتر آمد شد به صورت قبیله بعد که مقداری بالاتر آمد شد به صورت یک حکومت و لی حکومت استبدادی بعد بالاتر آمد مسئله ملوک الطوایفی به خودش رنگ گرفت می گویند رسیده تا به الان که دنیا حکومت دموکراسی پیدا کرده وزندگی اجتماعی 100 میلیون، 150 میلیون، 200 میلیون تا جائیکه زندگی 800 میلیون درچین کمونیست به صورت یک حکومت در آمده.800میلیون و یک حکومت و یک اداره .چطور شده که بشر به این وضعیت درآمد؟میگویند سربزرگ قضیه این است که سطح فکر بالا آمد.هرچه بشر بهترفکر کند وبیشتردرک کند تمکین درمقابل حکومت مرکزی وتمرکزقدرت ملی بیشترمی شود می گویند هر قدر سطح فکر انسان کوتاهتر باشد به زندگی حیوانی نزدیکتر است.هر قدر سطح فکر مردم بالاتر بیاید به زندگانی انسانی نزدیکتر است.

بنابراین معیار قبول حکومت بزرگ برمعیاررشد عقل وتکامل فکرمردم است.این یک مقدمه اساسی بحث است.اگراین مقدمه را فراموش کنید یا الان توجه نفرمائید آنوقت درخلال بحث نتیجه گیریمان ناقص می شود. انسان هرقدر به دنیای حیوان نزدیکتر باشد زندگی  فردی بیشتری دارد یک گوسفند خودش می خورد یک بز خودش می چرد یک کبوتر خودش دنبال غذا می رود ولی وقتیکه سطح فکر بالا آمد تعاون می آد همکاری می آد مواظبت و کوشش می آد وبالنتیجه خانواده می شود،عشیره می شود،قبیله می شود ایل می شود، شهر می شود، مملکت می شود، یک میلیون می شود 100 میلیون می شود ،800 میلیون می شود و برهمین معیار اگر برود جلو 3میلیارد می شود وقتیکه ما حکومت 800 میلیونی رامی بینیم تحقق دارد چرا باور نکنیم که حکومت 2 میلیاردی هم قابل تحقق باشد معیار بالا آمدن سطح فکر است،این مقدمه اول سخن.

اما مقدمه دوم درباره عواملی که باعث دگرگونی ملتهای می شود واوضاع و احوال ملتها را تغییر می دهد  می گویند اولین علامتی که درعوض کردن ملتها و تشکیل ملتها اهیمت قابل  ملاحظه دارد مسئله اقتصاد است یکی ازعواملی که اصلا می تواند ملت بسازد وحتی عدد ملت را زیاد بکند و طرفداردان بسیار بوجود آورد مسئله اقتصادی است اگر محور اقتصاد بر یک صولی بگردد که همه مردم دورآن اصول بگردندآن وقت درآن موقع می شود صدها میلیون یک ملت بوجود بیارند حالا درروزنامه ها کم وبیش می خوانید وخوانده اید مسئله کمونیست آمد اول دراتحاد شوروی آمد بعد درکشورهای دیگر آمد بعد گفتند اقمارکمونیست،خانواده های کمونیست و بعد آمدند گفتند اصلا کمونیست بین الملل هرجا دنیا پیرو کمتب کمونیست باشد اینها اقمار یک ملت واعضای یک جامعه هستند بنابراین مسئله اقتصاد براساس اشتراک توانستند این مطلب را در کتب علمی به صورت یک ملت درآورد وبگویندمسئله اقتصادی ازعواملی است که می تواند معیار سازندگی ملت باشد حالا این خودش درجای خود بحث دامنه داردارد این مبتلا به ما نیست. ماده دوم که درباره سازندگی ملت است مسئله وحدت فرهنگ است،اگربنا شود فرهنگ تشابه پیدا کند ملتها به هم نزدیک می شوند واگر یک فرهنگ شود اصلا طرز فکر یکی می شود یک وقت می بینی دوتاقاره بزرگ اینها طرز تفکرشان یک جور است یعنی درحین اینکه از نظر سیاسی چند مملکتند ازنظر فرهنگی یکی هستند والان ازحرفهایی که درسازمان ملل هست مخصوصا دریونسکوکه مسئله فرهنگی سازمان ملل است، من کتاب دارم که این محققین و کارشناسان یونسکو می گویند باید کاری کرد از نظراصول تاریخ، اصول فضیلت، اصول انسانیت جوری دنیا را تربیت بکنیم که اصلا اخلاق ،اخلاق جهانی بشود همانهایی را اسلام  گفته الان دارند به زبان خودشان بعنوان حفظ صلح جهانی می گویند.می گویند ما باید دنیا را یکجور بسازیم تمام دنیا طرفدار انصاف ،فضیلت، امانت، پاکی،بشردوستی،خدمت به مردم وامثال اینها.می گوید اصلا باید فرهنگ راازغالب فرهنگ ملی درآورد وجنبه فرهنگ بین امللی پیداکندکه درپرتویک فرهنگ اصولی ویا به عبارتی که ویل دورانت می گوید باید اصول اخلاق انسانی راازغالب یک ملت درآوردوتوسعه داد بنام غالب جهانی واگرمابتوانیم اینکاررابکنیم درآنموقع است که ملل و اقوام پراکنده را به هم نزدیک کرده ایم.

قران میگوید والعصر قسم به روزگار ان الانسان لی خسر این معنی جهان بینی اسلام است می گوید تمام افراد بشر آمریکایی،اروپایی،آسیایی،آفریقایی،هندی شبه قاره کمونیست،غیرکمونیست هرکه هست،می گوید به روزگار قسم تمام  بشردرزیا نوضرر وخسران وبدبختی است مگریک فرهنگ واحددرعقیده و واخلاق بین مردم حاکم باشد.آن فرهنگ واحد دراصطلاح قرآن می گوید الالذین آمنواین فرهنگ ایمانی است وعمل الصالحات روش پاک عملی وتواصوا بالحق طرفداری عدل وفضیلت وتواصوا بالصبر خودنگهداشتن درمقابل ناروائیها.مگر این فرهنگ جهانی که الان دارند می گویند ومی گویند ریشه فضائل انسانی راباید رنگ جهانی دادتادنیا به صورت یک ملت درآید واین همه خونریزی وفساد وجنایت دربین مردم نباشد.اتفاقا دراینجا یک عبارت کوتاهی رایادداشت کردم که این شاهد خوبی است که برایتان بگویم از یکی از جامعه شناسان می گوید امروزعلائم بیشماری نشان می دهد که درهمه جا تمایلی برای ازمیان بردن سدهای فرنگی بین ملتها احساس می گردد این سدها برودویک وحدت پیدا شودوممکن است انسانیت به تدریج به سوی آنچه وندلولکی که گفته دنیای واحدی خوانده است یا گراهام والاس که جامعه کبیرنام نهاده است دنیابه سوی این هدف گام بردارد بنابراین ازحالا این زمزمه ها پیدا شده که بشر می گوید باید برود به سوی یک وحدت برود به سوی یک هدف تا دنیا،یک دنیای عدل و حق وانصاف باشد و این جنگهای خانمان برانداز دیگر بین مردم تکرار نشود این هم بازبحث زیاد دارد من فهرست گفتم اول اساس اقتصاد در سزندگی ملتها دوم اساس فرهنگ.

اما سوم می گویند سومین امردرساختن ملتها وحدت ملی تحول خودبخود است.صرنظرازامرفرهنگ و صرفنظرازامراقتصاد خوبخود جامعه ساخته شود.وقتی دربحث خودبخود صحبت می کنند می گویند مرادمان ازبحث خودبخودنه این است که علت نداشته باشد،نه،می گوید سازندگی ملت بی علت نمی تواند باشد خودبخود که می گویییم یعنی نقشه نباشد مزاج خود مردم آماده بشود برای یک سازندگی نو.اینرا تعبیر می کنند به خودبخود و بعد یکی ازجامعه شناسان وقتی درسازدگی خودبخود مثال می زندمی گوید درآن موقع که آبراهام لینکلن آمد وقضیه بردگی را لغو کرد این آبراهام لینکلن نبود لغوکرد این همان تحول خودبخود بود.مزاج مردم برای پذیرش لغوبردگی آماده بود منتها اوسربزنگاه رگ زد بنابراین اگرمزاج جامعه جوری بشود که برای تحول و دگرگونی آماده باشد خودبخو دملتها به هم نزدیک می شوند وخودبخود  دنیا به صورت یک ملت در می آید. این سه تا مطلب 1-اقتصاد2-فرهنگ 3- خودبخود آن هم مقدمه اول هم رشد عقل.

 

ادامه دارد....


85/8/17::: 9:0 ص
نظر()
Awated ،
  
  

بارش شهابهای ایمان در آسمان ظلمانی مستکبرین مبارک باد

 

 

            

 

 

 

 

 

 

این نمایش قدرت اسلام است تا دیگران هوس نگاه نامحرمانه به دنیای اسلام نداشته باشند.

این موفقیت را به تمام مظلومان عالم و آنها که  از مستکبرین و زرومندان صدمه ها دیده اند تبریک می گویم.

ما با ولایت در انتظار ظهور دولت حقیم


Awated ،
  
  

ارمغان دموکراسی

 

                  عاشقان دمکراسی و آزادی آمریکایی ببینند و بخوانند. این است قبله آمال شما. این است تمام آنچه که برای تمدن        غرب باقی مانده است. این است دمکراسی صادراتی بوش و هدیه این غمخوار بشریت.این است حقوق بشر.

 این نتیجه دوری بشر از امام زمان ، ولی خدا و از خداست. تا به کی باید این جنایات را تحمل کنیم و تا کی باید قبله آمال و موعود نجات دهنده ی ما، آمریکا و بوش باشند.

 

 

اما حرف دل بسیار است. بقیه را خودتان در این سایت ببینید.

 

http://www.rense.com/general70/deathmde.htm


85/8/8::: 1:17 ع
نظر()
Awated ،
  
  

 

لطفا نظر موافق یا مخالف خود را راجع به جمله ی زیر بنویسید:

 

 

انقلاب اسلامی ایران مقدمه ی ظهور امام زمان است.

از اظهار نظر شما متشکرم.


85/8/7::: 11:53 ص
نظر()
Awated ،
  
  

مسجد جمکران (قسمت دوم)

نظرات علما در مورد مسجد مقدس جمکران

 

1) پاسخ آیت الله صانعی

 

بسمه تعالی

ج - معظم له در این خصوص مطلبی بیان نفرموده اند .

2) نظر مرحوم آیة‏الله حائرى در باره‏ى مسجد جمکران

مرحوم آیة‏الله حائرى، در این کتاب مى‏فرمایند:

مسجد جمکران، یکى از آیات باهرات آن حضرت است . توضیح این مطلب، در ضمن چند جهت - که شاید خیلى‏ها از آن غافل باشند - مذکور مى‏شود:

الف- داستان مسجد جمکران که در بیدارى واقع شده، در کتاب تاریخ قم که کتاب معتبرى است، از صدوق، علیه الرحمه، نقل شده است .

ب- داستان، مشتمل بر جریانى است که مربوط به یک نفر نیست، براى این که صبح که مردم بیدار مى‏شوند، مى‏بینند با زنجیر، علامت گذاشته شده است که مردم باور کنند . و این زنجیر، مدتى در منزل سید محترمى، ظاهرا به نام سید ابوالحسن الرضا، بوده است و مردم به آن استشفاء مى‏کرده‏اند و بعدا، بدون هیچ جهت طبیعى، مفقود مى‏شود .

ج- جاى دور از شهر و در وسط بیابان، جایى نیست که مورد جعل یک فرد جمکرانى بشود، آن هم دست تنها، در یک شب ماه رمضان .

د- نوعا، مردم عادى، به واسطه‏ى خواب، یک امامزاده را معین مى‏کنند و مسجد، از تصور مردم عادى، دور است .

ر- اگر پیدایش این مسجد روى احساسات مذهبى و علاقه‏ى مفرط به حضرت صاحب الامر علیه السلام بود، مى‏بایست‏سراسر، توسل به آن بزرگوار باشد، چنان که در این عصر، مردم، بیش‏تر، زیارت حضرت‏اش را در آن مسجد مى‏خوانند و متوسل به آن حضرت مى‏شوند، در صورتى که در این دستور معنوى، اصلا، اسمى از آن حضرت نیست، حتى تا به حال هم بیش‏تر معروف به مسجد جمکران است، نه مسجد صاحب الزمان .

ز- متن دستور، موافق با ادله‏ى دیگر است; براى این که هم نماز تحیت مسجد وارد شده است و هم نماز امام زمان علیه السلام با صد بار «ایاک نعبد و ایاک نستعین‏» و هم تهلیل و تسبیح فاطمه‏ى زهرا، سلام‏الله علیها .

ن- این دو داستان که نقل شد، مشهود و یا مثل مشهود خودم بود  و داستان‏هاى دیگرى هست که فعلا تمام خصوصیات آن را در نظر ندارم . بعدا، ان شاءالله، تحقیق کرده، در این دفتر، باذنه تعالى، ذکر مى‏کنم .

و- در آن موقع که زمین، این قدر بى‏ارزش بوده است، فقط یک مساحت کوچکى را مورد این دستور قرار داده‏اند، که ظاهرا حدود سه چشمه از مسجد فعلى است که در زمان ما خیلى بزرگ شده است: ظاهرا، آن چشمه‏اى که در آن، محراب هست، و دو چشمه‏ى طرفین باشد .

نگارنده که خالى از وسوسه نیستم و خیلى به نقلیات مردم خوش‏بین نیستم، از این امارات، به صحت این مسجد مبارک قطع دارم . والحمدلله على ذالک و على غیره من النعم التی لاتحصى

3) نظر آیت الله بروجردی

مرحوم آقاى بروجردى که مرد دقیق و ملایى بود، مى‏فرمود: «این داستان، در زمان صدوق، علیه الرحمه، واقع شده و این که او نقل کرده است، دلالت‏بر کمال صحت آن دارد .

4) نظر ایت الله مکارم شیرازی:

به گزارش خبرگزاری آینده روشن آیت الله مکارم شیرازی در جمع هزاران نفر از زائران امشب مسجد مقدس جمکران گفت: امروزه مسجد مقدس جمکران با برنامه های معرفتی که طراحی شده است به یک مسجد و پایگاه جهانی تبدیل شده است.

5) نظر آیت الله مرعشی:

«پیدایش‌ این‌ مسجد از اوائل‌ غیبت‌ صغری‌ ِحضرت‌ ولیعصر7 است‌ و در نوشته جاتِ‌ قدیمی‌، این‌ مسجد دارای‌ سه‌ نام‌ است‌: 1- مسجدجمکران‌ 2- مسجد حسن‌ بن‌ مثله‌ 3- مسجد صاحب‌ الزمان‌(عج). و هر کدام‌ از این‌ سه اسم‌ به‌ مناسبتی‌ گفته‌ می‌شود. مسجد جمکران‌ گفته‌شد چون‌ متصل‌ است‌ به‌ قریه‌ جمکران‌ که‌ یکی‌ از قرّّّاءِ شهر مذهبی‌ قم‌ است‌. این‌ مسجد را مسجد حسن‌ بن‌ مثله‌ می‌گویند، نظر به‌ اینکه‌ در زمان‌ او و به‌ همت‌ او این‌ مسجد ساخته‌ شده‌ است‌ و مسجد صاحب‌ الزمان‌ (عج) گویند چون‌ به‌ امر حضرت‌ بنا شده‌ و وجود مبارکش‌ دراین‌ مسجد مکرر دیده‌ شده‌ است‌ .این‌ مسجد شریف‌ مورد احترام‌ همه‌ ی‌ شیعیان‌ از اول‌ زمان‌ غیبت‌ تا امروز بوده‌ است‌».

6) آیة‏الله سید محمد تقى موسوى اصفهانى (متوفاى 1348هجرى) در کتاب گران سنگ مکیال المکارم به هنگام شمارش تکالیف مردم در عصر غیبت مى‏نویسند:

شصت و هشتم - بزرگداشت اماکنى که به قدوم آن حضرت زینت‏یافته‏اند، مانند مسجد سهله، مسجد اعظم کوفه، سرداب مقدس، مسجد جمکران و غیر این‏ها از مواضعى که بعضى از صلحا آن حضرت را در آن جاها دیده‏اند یا در روایات آمده است که آن جناب در آن جا توقف دارد، مانند مسجد الحرام ...

 

ادامه دارد.....


Awated ،
  
  

پاسخ به جرج جرداق

 

در شش یا هفت سال قبل به لنگرود رفته بودم. در لنگرود جمعی از بانوان بودند.وقتی که وارد جلسه شدم به خانمها گفتم هر کس هر سوالی داردمطرح کند.شرکت کنندگان در این جلسه هم بیشتر از دختران دانش آموز بودند. یکی از دختر خانمها گفت من سوالی دارم.و من از او خواستم سوالش را مطرح کند. دختر خانم گفت: جمله ای که جورج جرداق درباره حضرت علی گفته است که شما دو سه هفته قبل روی کارتها نوشته اید.

قضیه از این قرار بود که ما به مناسبت تولد حضرت علی(ع) در تهران جشنی داشتیم  و در پشت کارت دعوتی که برای این جشن چاپ کرده بودیم این جمله ی زیبا را که جورج جرداق مسیحی درباره ی حضرت علی گفته است نوشته بودیم.جمله جورج جرداق چنین است:" فماذا علیک یا دنیا لو حشدت قواک فاعطیت فی کل زمن علیا بفکره و لسانه و ذی فقاره" یعنی: ای دنیا ترا چه می شد که در هر زمانی نیروهای خودت را جمع می کردی و به ما یک علی تحویل می دادی،با همان فکر علی،قلب علی،زبان علی،ذوالفقار علی، کمالات علی؟!

این جمله را پشت کارت نوشته بودیم و این کارت هم افتاده بود دست این دختر خانم. این دختر خانم هم آنرا مطالعه کرده بود و حالا ما هم بعد از دو سه هفته که وارد لنگرود شدیم مواجه با سوال این خانم شدیم مبنی بر اینکه جواب این حرف جورج جرداق چیست.

من فکر کردم منظور این خانم از جواب این است که توضیحی در این مورد داده شود. و به همین دلیل هم شروع کردم به بحث جورج جرداق و مقایسه افکار حضرت علی (ع) با منشور سازمان ملل و مطالبی که جورج جرداق می گوید و آخرالامر هم رسیدیم به این جمله که جورج جرداق خطاب به دنیا می گوید به جای این همه متفکر و فیلسوف و سیاستمدار و نظامی و فیزیکدان و حقوقدان اگر همه نیروهای خودت را که پراکنده کردی به صورت اینشتین و گالیله و بو علی سینا و فلان وفلان ، اگر این نیروها را جمع می کردی و به صورت یک علی به ما تحویل می دادی وضع ما روبراه می شد.

یک نیم ساعتی که به این توضیح گذشت دختر خانم گفت: آقای افتخارزاده این که جواب نشد! گفتم: یعنی شما دخترهای لنگرودی اینجا نشسته اید هر کس هر جای دنیا یک حرف حسابی هم که بگوید می خواهید به او جواب بدهید؟! دختر خانم گفت: یعنی به نظر شما این جواب ندارد؟! گفتم: خیر، حرف به این زیبایی چه جوابی می تواند داشته باشد؟! این حرف تعریف از حضرت علی است و نوعا هر کس می شوند تعریف می کند. دختر خانم گفت: من جوابی بر این جمله ی جورج جرداق نوشته ام و اگر اجازه بدهید حاضرم آنرا در اینجا بخوانم. با بی اعتنایی گفتم: بخوان.

دختر شروع کرد به خواندن. ابتدا با بی توجهی گوش می دادم ولی دو سه خط که خواند دیدم مثل اینکه می خواهد حرف حسابی بگوید. در خط چهارم و پنجم متوجه شدم که این خانم خودش توی حال است و ضمن خواندن مقاله اش گریه می کند. در خط هفتم هشتم نظرم را کاملا جلب کرد و دیدم مثل اینکه بقیه را هم به گریه انداخته است. و از شما چه پنهان که در خط دهم و دوازدهم مرا هم به گریه وا داشت.

مجموعا مقاله ای بود در حدود بیست خط، ولی پرمحتوا که بعد از او خواستم برایم نوشت و تا مدتی هم نامه اش را داشتم . این دختر کلاس پنجم دبیرستان بود و بعد از اینکه کارت جشن ما به دستش رسید این جواب را بر جمله ی جورج جرداق نوشت که مضمونش چنین است:

جورج جرداق جمله ای درباره علی ابن ابی طالب می گوید- و جمله ای را که قبلا بیان کردیم نقل کرده بود- اما من به او می گویم:

 ای جورج جرداق، تو دروغ می گویی! تو خواهان علی نیستی!تو دروغ می گویی!...مگر خدای علی به تو علی را نداد که بیست و پنج سال خانه نشین کردی و دنبال دیگران رفتی و در جنگ صفین تنهایش گذاشتی؟!

جورج جرداق ، تو خواهان علی نیستی!....مگر خدای علی بعد از علی اول علی دومی به تو نداد که با زهر جفا مسمومش ساختی و تسلیم معاویه اش کردی؟!

جورج جرداق تو خواهان علی نیستی!....مگر خدای علی بعد از علی دوم به تو علی سوم نداد که در وسط میدان کربلا فریاد می زد:"هل من موحد بخاف الله فینا؟! هل من مغیث یرجوالله فی إغاثتنا؟!" و تو سرش را بالای نیزه کردی و به دنبال یزید رفتی؟!

ای جورج جورداق ، تو خواهان علی نیستی!... مگر خدای علی بعد از علی سوم علی چهارمی به تو نداد و تو در گوشه ی مسجدالحرام تنهایش گذاشتی و دنبال دیگران رفتی؟!

او در مقاله اش اینها را نقل کرده و به اینجا رسیده بود که: ای جورج جرداق اینک علی در بین ما است و در روی زمین است؛ با همان کمالات علی، با همان حلم حسن و با همان شجاعت حسین، ولی تو دنبال علی نرفتی و به دنبال دیگران رفته ای! و او هزار و یکصد سال است که فریاد می زند:" هل من ناصر ینصرنی؟!" و تو دنبالش نرفتی...پس تو دروغ می گویی! جورج جرداق ، تو خواهان علی نیستی!

 

مقاله همه اش همین بود اما روح فلسفه غیبت در آن موج می زند، که چرا حضرت غایب است.... یکی از این نظر که یخاف القتل،و یکی هم از نظر آزمایش مردم است زیرا که آمادگی مردم در دوران غیبت مورد آزمایش قرار می گیرد.

 

برگرفته از کتاب " گفتارهایی پیرامون امام زمان علیه السلام

                                                                            نوشته دکتر سید حسن افتخارزاده


85/7/22::: 9:41 ع
نظر()
Awated ،
  
  

روز بیست و یکم ماه رمضان، روز قتل خاتم پیامبران است

بیانات آیت الله العظمی وحید خراسانی

منبع: موعود، شماره 48، آبان 83 

 

 

بعضی امور است که در مورد آنها غفلت شده است، وقتی که غفلت هست، می توان عذر آورد اما اگر غفلت سرآمد، دیگر عذر، مقبول نیست. آیا می دانید ماه رمضان ، چرا اینگونه شده است؟ اثر این ماه از کجا پیدا شده است؟ ریشه این اثر اینجاست که:" شهر رمضان الذی انزل فیه القران".

آنچه این ماه را از همه ماهها ممتاز کرده، دو مطلب است: اول این که یک قران در این ماه نازل شده است، و یک قران در این ماه بالا رفته است. نزول آن قرآن و عروج  این قران، ماه رمضان را اکسیری احمری کرده که خاصیتش تغییر و دگرگونی نفسهاست. روزبیست و یکم رمضان وقتی از تشییع جنازه حضرت امیر(ع) برگشتند، امام حسن بن علی(ع) منبر رفتند و فرمودند:" کسی از میان ما رفت، که اولین نتواستند بر او سبقت بگیرند و از آخرین هم کسی نمی تواند او را درک کند". اولین، یعنی آدم، نوح، ابراهیم،موسی و عیسی(ع)؛ یعنی گوی سبقت را از همه ربوده است. اما مراد از آخرین چیست؟ مراد، اولیایی هستند که تا قیامت از این معدن انسانیت پیدا شده و می شوند. حضرت فرمودند: کسی رفت که در آخرین هم، احدی، او را درک نمی کند. حالا باید فگر گرد که این وجود مقدس چه کسی است؟

ایشان در تبیین عظمت مقام و منزلت امیر مؤمنان(ع) اظهار داشتند:

چون قضیه مهم است بهتر است که حدیثی بگوییم از کسی که"الازهر" مصر، خواه یا ناخواه مجبور است در مقابل سخن او سر تعظیم فرود آورد. "احمدبن حنبل" اما حنابله است."شافعی"، که امام شافعیه است، در شأن اما حنابله ، اینگونه گفته است که "من از بغداد بیرون آمدم و در آنجا کسی را افضل، اعلم و افقه از احمد بن حنبل نیافتم!" حالا حدیثی که می خوانم حدیثی است که چنین فردی ضبط کرده است. ولذا اگر منحرفان از ولایت، ذره ای فهم و انصاف داشته باشند باید عظمت مطلب را بفهمند. حدیث این است که رسول خدا (ص) فرمود:"یا علی! اگر نه آن باشد که مسلمانان درباره تو همان را بگویند که مسیحیان درباره عیسی گفته اند ، من در مقام تو چیزی می گفتم که وقتی راه بروی خاک زیر قدم تو را به تبرک بردارند."

خوب توجه کنید، یک وقت، علامه مجلسی این سخن را نقل می کند، ممکن است بگویند اغراق شده و یا حرفهای دیگر. اما اینجا احمدبن حنبل این سخن را نقل می کند. معنای حدیث این است که: یا علی! اگر پرده از مقام تو برداشته شود همچنان که مسیحیان بعد از نزول انجیل مبتلا به تثلیث شدند و عیسی را تافته جدا بافته از خدا پنداشتند، مسلمانان هم به همان روز گرفتار می شوند و دچار همان بلیه خواهند شد.

این روایت نشان دهنده آن است که آنچه از فضایل مولا گفته شده در مقابل آنچه کتمان شدهناچیز است. این حکایت از ناگفته های پیامبر دارد، اما آنچه که پیغمبر فرموده، این است که البته این را هم از احمدبن حنبل نقل می کنم که حجتی باشد برای مخالفان . به جهت عظمت مطلب این نکته را هم اضافه می کنم که احمد بن حنبل همان است که "ذهبی" درباره او می گوید:"شیخ الاسلام و سید المسلمین فی عصره!"؛ یعنی اعتبارش نزد عامه بسیار بالاست، از پیامبر اکرم(ص) نقل می کند که:" هر کس اراده دارد آدم را ببیند در عملش، نوح را در عزمش، ابراهیم را در حلمش، موسی بن عمران را در فطنتش و عیسی بن مریم را در زهدش، فلینظر الی علی بن ابی طالب."

به اتفاق تمام مسلمین ، سادات عالم، وجود انبیای اولوالعزم هستند که هر یک شاخصه ای دارند، شاخصه نوح عزم است، شاخصه ی ابراهیم حلم است، شاخصه موسی، فطنت و شاخصه ی عیسی ، زهد اوست. در واقع عصاره عالم، این چهار نفر هستند وطبق حدیث، عصاره ی این چهارنفر، علی بن ابی طالب است.

مظلومیتی بالاتر از مظلومیت مولا تصور نمی شود. خود احمد بن حنبل از پیغمبر نقل می کند که عصاره ی تمام انبیا و مرسلین علی بن ابی طالب است. بعد همین فرد ، حضرت را به عنوان خلیفه چهارم می پندارد!کسانی که کارشان تضییع حق علی بن ابی طالب (ع) است اگر می توانند به اینجا بیایند تا زیر همین سقف برای دنیا معلوم شود که شخص اول عالم ، امیر المؤمنین است. بالاترین خیانت در تاریخ بشریت این است که بین شخص دوم و شخص اول عالم وجود، به وسیله دیگران فاصله بیاندازیم. حال با این مطالبی که بیان شد، الازهر مصر و علمای عامه یا باید بگویند حرف احمد بن حنبل اشتباه است یا باید از اشتباهی که کرده اند برگردند.

صحیح بخاری بالاترین کتاب اهل سنت بعد از قرآن مجید است، در قرآن ، "وأنفسنا و أانفسکم" آمده و در صحیح بخاری،"علی منی و أنا من علی". حدیث دیگری از پیامبر هست که می فرماید"یا علی هرکس تو را بکشد مرا کشته است".

با این آیات و روایاتی که بیان شد، روز بیست و یکم این ماه ، روز قتل خاتم پیغمبران است. وظیفه ی همه ی شیعیان این است که در آن روز برای پیامبر(ص) مجلس عزا بگیرند. این روز، روز عزای رسول الله است. اما دلیل این سخن چیست؟ خود پیامبر دلیل آورده اند، فرموده اند:" یا علی! چون روح تو از روح من است، طینت تو از طینت من است ، بدن تو از من است، جان تو هم از من است و روز مرگ تو هم روز مرگ من است".

نه علمهایمان مشکل گشاست نه عملهایمان در ظلمت و وحشت قبر، حلال مشکلات ماست. هنگام جان دادن و شب اول قبر، فقط علی داریم و بس.

 


Awated ،
  
  

متاسفانه چندی است که بازار مهدیون دروغین در کنار حمله به اعتقادات مردم به خصوص مسجد مقدس جمکران در داخل و خارج از کشور داغ گردیده است. این هر دو ، دو روی یک سکه اند تا به این ترتیب مردم را از یاد ونام حضرت حجت(عج) دور کرده یا حداقل با ایجاد انحراف در آن اصل قضیه لوث کرده و از اثر مثبت آن بر جامعه اسلامی بکاهند.

دشمنان ما به خوبی و شاید بهتر از ما شیعیان بر اوضاع کنونی و شرایط خاص جهان آگاهند. شرایطی که نوید آخرالزمان و ظهور حضرت مهدی(عج) را می دهد. از اینرو با تلاش فراوان و از راههای گوناگون چه در کشورهای اسلامی به خصوص ایران(شیعه خانه اهل بیت) و چه در کشورهای غربی و بقیه دنیا اقدام به تخریب و انحراف این آرمان مقدس جامعه بشری نموده تا بلکه به خیال باطل خود آینده را به نفع خود رقم زنند.

اما درمقابل متاسفانه هر قدر آنان در این هدف باطل خود با توجه به وقوف خود بر باطل بودنش، مصر و کوشا هستند در عوض ما شیعیان و به خصوص مسئولین و عالمان و عموم مردم با آنکه بر حق بودن خود واقفیم تلاش شایسته و بایسته ای در این مورد انجام نمی دهیم. با آنکه در سیاستهای خود این عقاید باطل مذهبی خود را دخالت می دهند بر ما می قبولانند و عده ای هم آنرا تکرار می کنند که دین از سیاست جداست. دشمنان سوار بر موج مهدویت متعلق به شیعه و سوار بر موج انقلاب ما در جهان در پی رسیدن به اهداف خود و ایجاد جنگ آخرالزمانی خود(آرماگدون) در جهت تضعیف دنیای اسلام و شاید نابودی حضرت حجت(عج) و یا حداقل به تاخیر انداختن این امر مهم می باشند.

ما باید هوشیار بوده نه فریب مدعیان دروغین مهدویت را خورده و نه اسیر جوسازیهای دشمنان و ایادی و فریب خوردگان داخلی آنان شده و از مسئله عظیم مهدویت دور گردیم. اینجاست که می گویندهر کس اما زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است

ان شاءالله در مطالب بعدی به طور مستندراجع به هر دوی این موضوعات خواهم نوشت.


85/7/16::: 10:16 ص
نظر()
Awated ،
  
  

فواید دعا برای امام زمان (عج)

 

 

1-فرمایش امام زمان(عج) "بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج که آن فرج شمااست".
2-این دعا سبب زیاد شدن نعمتهاست
3-اظهار محبت قلبی
4-نشانه انتظار
5-زنده کردن امر ائمه اطهار
6-مایه ناراحتی ووحشت شیطان لعین
7-نجات یافتن از فتنه های آخرالزمان
8-اداکردن قسمتی از حقوق آن حضرت
9-تعظیم خداوند و دین خداوند است
10-حضرت صاحب الزمان در حق او دعا می کند
11-شفاعت آن حضرت در قیامت شامل حالش  می شود.
12-شفاعت پیغمبر ان شاالله شامل حال او می شود
13-این دعا فرمانبری امر الهی وطلب فضل و عنایت او است
14-مایه استجابت دعا می شود
15-ادا کردن اجرومزد رسالت است
16-مایه دفع بلاست
17-سبب وسعت روزی است
18-باعث آمرزش گناهان می شود
19-تشرف به دیدار آن حضرت دربیداری وخواب
20-رجعت به دنیا درزمان ظهورآن حضرتادامه مطلب...

85/7/11::: 2:14 ع
نظر()
Awated ،
  
  
<   <<   16   17      >