سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لازم ترین دانش بر تو آن است که از عمل بدان پرسیده می شوی . [امام علی علیه السلام]
مشخصات مدیروبلاگ
 
سید محمد باقر آقایی[107]
برگ سبزی است تحفه ی درویش تقدیم به تو ای بهترین دوست بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد

خبر مایه

پاسخ به جرج جرداق

 

در شش یا هفت سال قبل به لنگرود رفته بودم. در لنگرود جمعی از بانوان بودند.وقتی که وارد جلسه شدم به خانمها گفتم هر کس هر سوالی داردمطرح کند.شرکت کنندگان در این جلسه هم بیشتر از دختران دانش آموز بودند. یکی از دختر خانمها گفت من سوالی دارم.و من از او خواستم سوالش را مطرح کند. دختر خانم گفت: جمله ای که جورج جرداق درباره حضرت علی گفته است که شما دو سه هفته قبل روی کارتها نوشته اید.

قضیه از این قرار بود که ما به مناسبت تولد حضرت علی(ع) در تهران جشنی داشتیم  و در پشت کارت دعوتی که برای این جشن چاپ کرده بودیم این جمله ی زیبا را که جورج جرداق مسیحی درباره ی حضرت علی گفته است نوشته بودیم.جمله جورج جرداق چنین است:" فماذا علیک یا دنیا لو حشدت قواک فاعطیت فی کل زمن علیا بفکره و لسانه و ذی فقاره" یعنی: ای دنیا ترا چه می شد که در هر زمانی نیروهای خودت را جمع می کردی و به ما یک علی تحویل می دادی،با همان فکر علی،قلب علی،زبان علی،ذوالفقار علی، کمالات علی؟!

این جمله را پشت کارت نوشته بودیم و این کارت هم افتاده بود دست این دختر خانم. این دختر خانم هم آنرا مطالعه کرده بود و حالا ما هم بعد از دو سه هفته که وارد لنگرود شدیم مواجه با سوال این خانم شدیم مبنی بر اینکه جواب این حرف جورج جرداق چیست.

من فکر کردم منظور این خانم از جواب این است که توضیحی در این مورد داده شود. و به همین دلیل هم شروع کردم به بحث جورج جرداق و مقایسه افکار حضرت علی (ع) با منشور سازمان ملل و مطالبی که جورج جرداق می گوید و آخرالامر هم رسیدیم به این جمله که جورج جرداق خطاب به دنیا می گوید به جای این همه متفکر و فیلسوف و سیاستمدار و نظامی و فیزیکدان و حقوقدان اگر همه نیروهای خودت را که پراکنده کردی به صورت اینشتین و گالیله و بو علی سینا و فلان وفلان ، اگر این نیروها را جمع می کردی و به صورت یک علی به ما تحویل می دادی وضع ما روبراه می شد.

یک نیم ساعتی که به این توضیح گذشت دختر خانم گفت: آقای افتخارزاده این که جواب نشد! گفتم: یعنی شما دخترهای لنگرودی اینجا نشسته اید هر کس هر جای دنیا یک حرف حسابی هم که بگوید می خواهید به او جواب بدهید؟! دختر خانم گفت: یعنی به نظر شما این جواب ندارد؟! گفتم: خیر، حرف به این زیبایی چه جوابی می تواند داشته باشد؟! این حرف تعریف از حضرت علی است و نوعا هر کس می شوند تعریف می کند. دختر خانم گفت: من جوابی بر این جمله ی جورج جرداق نوشته ام و اگر اجازه بدهید حاضرم آنرا در اینجا بخوانم. با بی اعتنایی گفتم: بخوان.

دختر شروع کرد به خواندن. ابتدا با بی توجهی گوش می دادم ولی دو سه خط که خواند دیدم مثل اینکه می خواهد حرف حسابی بگوید. در خط چهارم و پنجم متوجه شدم که این خانم خودش توی حال است و ضمن خواندن مقاله اش گریه می کند. در خط هفتم هشتم نظرم را کاملا جلب کرد و دیدم مثل اینکه بقیه را هم به گریه انداخته است. و از شما چه پنهان که در خط دهم و دوازدهم مرا هم به گریه وا داشت.

مجموعا مقاله ای بود در حدود بیست خط، ولی پرمحتوا که بعد از او خواستم برایم نوشت و تا مدتی هم نامه اش را داشتم . این دختر کلاس پنجم دبیرستان بود و بعد از اینکه کارت جشن ما به دستش رسید این جواب را بر جمله ی جورج جرداق نوشت که مضمونش چنین است:

جورج جرداق جمله ای درباره علی ابن ابی طالب می گوید- و جمله ای را که قبلا بیان کردیم نقل کرده بود- اما من به او می گویم:

 ای جورج جرداق، تو دروغ می گویی! تو خواهان علی نیستی!تو دروغ می گویی!...مگر خدای علی به تو علی را نداد که بیست و پنج سال خانه نشین کردی و دنبال دیگران رفتی و در جنگ صفین تنهایش گذاشتی؟!

جورج جرداق ، تو خواهان علی نیستی!....مگر خدای علی بعد از علی اول علی دومی به تو نداد که با زهر جفا مسمومش ساختی و تسلیم معاویه اش کردی؟!

جورج جرداق تو خواهان علی نیستی!....مگر خدای علی بعد از علی دوم به تو علی سوم نداد که در وسط میدان کربلا فریاد می زد:"هل من موحد بخاف الله فینا؟! هل من مغیث یرجوالله فی إغاثتنا؟!" و تو سرش را بالای نیزه کردی و به دنبال یزید رفتی؟!

ای جورج جورداق ، تو خواهان علی نیستی!... مگر خدای علی بعد از علی سوم علی چهارمی به تو نداد و تو در گوشه ی مسجدالحرام تنهایش گذاشتی و دنبال دیگران رفتی؟!

او در مقاله اش اینها را نقل کرده و به اینجا رسیده بود که: ای جورج جرداق اینک علی در بین ما است و در روی زمین است؛ با همان کمالات علی، با همان حلم حسن و با همان شجاعت حسین، ولی تو دنبال علی نرفتی و به دنبال دیگران رفته ای! و او هزار و یکصد سال است که فریاد می زند:" هل من ناصر ینصرنی؟!" و تو دنبالش نرفتی...پس تو دروغ می گویی! جورج جرداق ، تو خواهان علی نیستی!

 

مقاله همه اش همین بود اما روح فلسفه غیبت در آن موج می زند، که چرا حضرت غایب است.... یکی از این نظر که یخاف القتل،و یکی هم از نظر آزمایش مردم است زیرا که آمادگی مردم در دوران غیبت مورد آزمایش قرار می گیرد.

 

برگرفته از کتاب " گفتارهایی پیرامون امام زمان علیه السلام

                                                                            نوشته دکتر سید حسن افتخارزاده


85/7/22::: 9:41 ع
نظر()