fi khl onh
آیتالله شیخ محمّدتقی اصفهانی مشهور به آقا نجفی در یکصد سال پیش با تتبّع در روایات و احادیث اهلبیت(ع)، پنجاهوچهار وظیفة مؤمنان در زمان غیبت امام زمان(عج) را در دو جلد بیان میکند.
اکنون 25 وظیفة اوّل با اندکی تصرّف و تلخیص در پی میآید:
در «کافی» از حضرت صادق(ع) منقول است که فرمود: «کسیکه مهموم باشد برای ما و غمناک باشد به جهت مظلومیّت ما، نفس کشیدن او، ثواب تسبیح دارد».
در جلد دوم «کمالالدّین وتمامالنّعمـ?» از امام محمّد تقی(ع) منقول است که فرمودند: «قائم ما آن مهدی است که واجب است در زمان غایب بودن او انتظار او را داشتن و او سومی از اولاد من است...»
و از حضرت امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است که: «افضل عبادتها، انتظار فرج است.»1
و در حدیث دیگر از حضرت صادق(ع) منقول است که: «هر مؤمنی بمیرد در حالی که منتظر ظهور آنجناب باشد، مثل آن است که در خیمة حضرت قائم(ع) بوده باشد».2
در کمالالدّین از حضرت صادق(ع) روایت شده است که فرمودند: «بهخدا قسم غایب میشود امام شما زمانی از روزگار و آزموده میشوند تا آنکه گفته میشود، مرد و از دنیا رفت یا به کدام وادی رفت و هر آینه چشمهای مؤمنان بر او گریان میشود.»3
و از حضرت رضا(ع) مروی است که: «هر مؤمنی یاد کند مصیبت ما را ـ یعنی مصیبت پیغمبر(ص) و هر یک از ائمه را ـ پس گریه کند یا کسی را به جهت ظلمی که بر ما شده بگریاند، روز قیامت با ما و در درجة ما است.»
یعنی چون و چرا در امر ظهور آنجناب نکند و آنچه از جانب آن حضرت میرسد، صحیح و مطابق با حکمت بداند که در کمالالدّین از حضرت امام محمّد تقی(ع) روایت شده است که فرمود: «امام بعد از من، پسر من علی است. امر او، امر من است و قول او، قول من و طاعت او، طاعت من و امام بعد از او پسر او حسن است، امر او، امر پدر اوست و قول او، قول پدرش و طاعت او، طاعت پدرش.» آنگاه ساکت شدند. راوی گوید، پرسیدم: یابن رسولالله! پس امام بعد از حسن کیست؟ حضرت گریة شدیدی کردند، آنگاه فرمودند: «امام بعد از امام حسن عسکری، پسر او قائم منتظَر است.» گفتم: یا بن رسولالله! چرا او را قائم گویند؟ فرمود: «برای آنکه قائم میشود بعد از آنکه ذکر او مرده باشد و بیشتر قائلان به امامتش مرتد شوند.» گفتم: چرا او را منتظَر نامیدند؟ فرمود: «بهجهت آنکه روزهای غیبت او بسیار باشد و زمان غایب بودنش، دراز میشود. پس، مخلصان، انتظار خروج او [را] کشند و شککنندگان او را انکار کنند و منکران به ذکر او استهزاء کنند و کسانیکه وقت برای ظهورش معیّن کنند، دروغگو باشند و عجلهشوندگان هلاک شوند و تسلیمشوندگان نجات یابند.»4
در «کافی» از حضرت صادق(ع) نقل شده که فرمودند: «هیچ چیز نزد خدا محبوبتر از صرف نمودن مال، برای امام نیست و به درستی که خداوند در عوض یکدرهم که مؤمن از مال خود به صرف امام برساند، به اندازة کوه احد در بهشت به او عطا میفرماید.» آنگاه فرمود: حقتعالی در قرآن کریم فرموده: «مَّن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَةً و َاللهُ یَقْبِضُ و َیَبْسُطُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ؛ کیست آن کس که به [بندگان] خدا وام نیکویى دهد تا [خدا] آن را براى او چند برابر بیفزاید و خداست که [در معیشت بندگان] تنگى و گشایش پدید مىآورد و به سوى او بازگردانده مىشوید.»5 سپس فرمود: به خدا قسم این آیه به خصوص در صله کردن امام به مال نازل شد.»6
در «بحارالانوار» از «کاملالزّیاراة»، ص 319 نقل شده است که امام موسی کاظم(ع) فرمودند: «هر کس نتواند به زیارت ما بیاید؛ باید صالحان از دوستان ما را زیارت کند تا ثواب زیارت ما برایش نوشته شود و هر کس نتواند ما را صله کند، باید نیکان از دوستان ما را صله کند تا ثواب صله کردن ما برایش نوشته شود.»
در بحارالانوار از کتاب «الغیبـ? نعمانی» منقول است که حضرت صادق(ع) فرمود: «باید مهیّا نماید هر یک از شما برای ظهور حضرت قائم، آلت حربی اگر چه یک تیر باشد، امید است همین که این نیّت را داشته باشد، حق تعالی او را از اصحاب و یاران او قرار دهد.»
در جلد 52 بحارالانوار به نقل از «غیبت شیخ طوسی» از حضرت امام رضا(ع) روایت شده است: «سه ندا از آسمان بلند میشود که همه کس میشنود و این نداها در ماه رجب ظاهر میشود. اوّل، الا لعنة الله علی الظّالمین. دوم؛ ازفة الازفة یا معشر المؤمنین. سوم؛ میبینید بدنی محاذی خورشید و ندا میشود: این است امیرالمؤمنین که به تحقیق برای هلاک کردن ظالمان برگشته است.» و در جلد دوم کمالالدّین منقول است: «اوّل کسی که با امام زمان(عج) بیعت میکند؛ جبرئیل است. آنگاه یک پای [خویش را] بر بیتالله [الحرام] میگذارد و یک پای بر بیتالمقدّس و ندا میکند به ندایی که همة خلایق میشنوند: أَتَى أَمْرُ اللهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ».
در جلد اوّل کمالالدّین از امام محمّد باقر(ع) روایت شده است که فرمودند: «مردم! زمانی میآید که امام غایب میشود. خوشا به حال آنها که بر امر ما ثابت باشند. در آن زمان، کمترین ثوابی که برای آنها در نظر میگیرند؛ این است که خداوند آنها را ندا میفرماید که ای بندگان من! به سرّ من ایمان آوردید و حجّت غایب مرا تصدیق کردید. بشارت باد شما را به نیکویی ثواب، از شما قبول میکنم اعمال خوب را و عفو میکنم اعمال بد شما را و میآمرزم گناهان شما را و به برکات شما باران میبارم بر بندگانم و دفع بلا از آنها میکنم، اگر شما نبودید بر آنها عذاب میفرستادم.»
در ادامه، راوی پرسید کدام عمل، افضل اعمال مؤمن در آن زمان است و پاسخ شنید: «نگاه داشتن زبان و ماندن در خانة خود»؛ یعنی بدون ضرورت با مردم دنیا معاشرت و رفت و آمد نکند، که او را از یاد امامش باز دارد.
صلواتی که در صفحة 284 مکارمالاخلاق از شیخ طبرسی نقل شده، بدین شرح است: «اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَللهُمَّ اِنَّ رَسُولَکَ الصّادِقَ الْمُصَدَّقَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ قالَ اِنَّکَ قُلْتَ ما تَرَدَّدْتُ فی شَیءٍ اَ نَا فاعِلُهُ کَتَرَدُّدی فی قَبْضِ رُوحِ عَبْدِی الْمُؤْمِنِ یَکْرَهُ الْمَوْتَ وَاَکْرَهُ مَسآئَتَهُ اَللهُمَّ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجَّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَالْعافِیَةَ وَالنَّصْرَ وَلا تَسُؤْنی فی نَفْسی وَلا فی اَحَدٍ مِنْ اَحِبَّتی.»
چنانچه در جلد اوّل کمالالدّین وتمامالنّعمه آمده است، حضرت امیرالمؤمنین(ع) به سینة خود اشاره میکردند و آه میکشیدند و اظهار شوق به لقای امام دوازدهم را داشتند.
در کافی از سلیمان بن خالد، مروی است که به حضرت صادق(ع) عرض کردم: مرا اهل بیتی است و آنها سخن مرا میشنوند. آیا آنها را به سوی این امر دعوت کنم؟ امام در پاسخ فرمودند: بلی! خدا در کتاب خویش میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ؛11 اى کسانى که ایمان آوردهاید خودتان و کسانتان را از آتشى که سوختِ آن مردم و سنگهاست؛ حفظ کنید.»
در جلد اوّل کمالالدّین از حضرت سیّدالشّهداء(ع) روایت شده که فرمود: «هر مؤمنی که در زمان غایب بودن امام دوازدهم، بر اذیّت و تکذیب دشمنان صبر کند؛ به منزلة کسی است که با کفّار در خدمت رسولالله(ص) جهاد کرده باشد.»
در توقیع شریفی از آن حضرت روایت شده است که فرمودند: «برای تعجیل در فرج من بسیار دعا کنید، چرا که گشایش و شادمانی شما در آن است».12
و از حضرت امام حسن عسکری(ع) مروی است که فرمود: «این دعا باعث ثبوت بر ایمان است».13
ماهنامه موعود شماره 118
پینوشتها:
1. تحف العقول، ص 201.
2. بحارالانوار، ج 52، ص 125.
3. کمالالدّین و تمامالنّعمه، ج 2، ص 347.
4. همان، ص 378.
5. سورة بقره (2)، آیة 245.
6. اصول کافی، ج 1، ص 537.
7. نجمالثّاقب، ص 424.
8. کمالالدّین وتمام النّعمه، ج 2، ص 342.
9. همان، ص 352.
10. اصول کافی، ج 1، ص 332.
11. سورة تحریم (66)، آیة 6.
12. احتجاج، ج 2، ص 284.
13. کمالالدّین و تمامالنّعمه، ج 2، ص 384.
به نام خدا
وظایف منتظران از زبان آیت الله آقا نجفی:
1- غمگین بودن به علت مفارقت آن جناب و مظلومیت آن حضرت
2- منتظر فرج و ظهور آن حضرت بودن
3- گریه کردن در دوری آن حضرت و به جهت مصیبت آن جناب
4- به امر امام تسلیم و مقید باشد و در امر ظهور عجله نکند
5- به مال خود ، آن حضرت را صله کند
6- صدقه دادن به قصد سلامت آن حضرت
7- شناختن صفات آن حضرت و در هر حال عزم بر یاری آن جناب داشتن و در فراقش ندبه و زاری کردن
8- طلب معرفت آن حضرت از ذات اقدس الهی
9- مداومت در خواندن این دعا: یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک
10- اگر بتواند به نیابت آن حضرت قربانی کند
1- نبردن نام اصلی آن حضرت
2- برخاستن به جهت احترام به نام ایشان
3- به هر میزان که می تواند برای جهاد با دشمنان در رکاب آن جناب ، اسلحه مهیا کند
4- در مهمات به آن حضرت متوسل شود
5- در دعا کردن خدا را به حق آن حضرت قسم دهد و آن جناب را شفیع قرار دهد
6- بر دین ثابت باشد
7- معاشرت با مردم او را از یاد امام بازندارد
8- ذکر صلوات خاصه آن حضرت
9- فضایل و کمالات ا« حضرت را ذکر کند
10- اظهار اشتیاق به زیارت جمال مبارک حضرت
11- مردم را به سوی معرفت آن جناب و خدمت به آن بزرگوار دعوت کند
12- صبر داشتن در مقابل سختی ها و آزار دشمنان
13- هدیه کردن ثواب اعمال صالح خود به امام زمان
14- داشتن طلب زیارت آن حضرت
15- دعا کردن برای آن حضرت
منبع ماهنامه موعودشماره 118
به نام خدا
سلسله نشستهای فرهنگ مهدوی چند سال است که هر پنجشنبه آخر ماه برگزار می شود و در این نشستها با سخنرانی سخنرانان محترم موضوعات مرتبط با فرهنگ مهدوی و آخرالزمان بررسی می شود. دو جلسه از این نشستها اختصاص به نقش ایرانیان در ظهور بررسی شده است. با مراجعه به سایت موعود می توانید علاوه بر این سخنرانی ، از آثار مکتوب و الکترونیکی این مرکز بهره مند شوید.
موسسه موعود با همت کارکنان آن به ویژه شخص جناب شفیعی سروستانی سالهاست که در عرصه ترویج فرهنگ مهدوی و زنده نگه داشتن یاد و نام امام همیشه حاضر حضرت حجت ابن الحسن عسکری (عج) تلاش و کوشش وافر می کند. این در حالی است که در این راه سختی ها و مشقتهای فراوانی از ناحیه دوست و دشمن تحمل نموده اند. امیدوارم این مجموعه در سایه تلاش مخلصانه خود مورد توجه و عنایت حضرت حق و حجت برحقش حضرت صاحب الامر(عج) قرار گیرند.
من که در مقامی نیستم که از ایشان تقدیر و تشکر کنم. اما از طرف خودم به خاطر زحماتی که این مجموعه وشخص جناب سروستانی در آشنا نمودن بنده نسبت به معارف مهدوی متحمل شده اند، تشکر کرده و دعای خیر خویش را نثارشان می کنم. باشد که صاحب این عصر و زمان هم از ایشان راضی باشد.
از شما علاقمندان به گسترش فرهنگ ناب شیعی و مهدوی هم دعوت به عمل می اورم تا ضمن شرکت در جلسات این مجموعه نسبت به انچام وظیفه خود در شناخت امام حاصر خود و نیز شناسایی ایشان به دیگران قدمی برداشته باشیم.
برخی لوح های فشرده سخنرانی ها
بازی های رایانهای و آخرالزمان
انتظار، منتظر و تکلیف منتظران
از حسین (ع) تا مهدی (ع)
تلفن تماس: 8-66956167-021
به نام خدا
صیانه، آرایشگر دختر فرعون و همسر حزبیل یا حزقیل (بنابر نقلهای مختلف)، مردی که در قرآن کریم از او به «مؤمن آل فرعون » یاد شده، میباشد.1
این بانو، در ثبات ایمان و صبر و تحمل، کاری کرد که نظیر آن در تاریخ کمتر دیده شده است و در کتاب «خصائص الفاطمیه » روایت شده که در دولت امام زمان علیه السلام سیزده زن برای معالجهی مجروحان به دنیا رجعت میکنند که یکی از آنها همین «صیانة الماشطة» است. (ماشطه یعنی آرایشگر)
ابن عباس از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده است که: «وقتی در معراج بودم، رایحه و بوی بسیار خوش و نیکویی به مشامم رسید، به جبرییل گفتم: این چه بویی است؟ جبرییل گفت: این رایحه و بوی خوب، مربوط به آرایشگر آل فرعون و فرزندان اوست.»
روزی صیانه مشغول آرایش و شانه کردن موی دختر فرعون بود که ناگاه شانه از دستش بر زمین افتاد، او وقتی آن را برداشت گفت: «بسم الله» و ماجرا از همین جا آغاز شد.
دختر فرعون به او گفت: آیا پدر مرا میگویی؟
صیانه گفت: خیر، بلکه کسی را می گویم که پروردگار من و پروردگار تو و پدر توست.
دختر فرعون گفت: حتما این حرف تو را به پدرم خواهم گفت.
صیانه هم گفت: بگو، من هیچ ترسی ندارم.
دختر فرعون این جریان را به پدرش گفت. فرعون آتش خشمش مشتعل گشت و دستور داد صیانه و فرزندانش را حاضر کردند.
فرعون به او گفت: پروردگار تو کیست؟
صیانه گفت: پروردگار من و پروردگار تو الله جل جلاله است.
هر چه فرعون خواست او را از این عقیده منصرف کند، نتوانست. به او گفت: اگر از این عقیدهات دست برنداری، تو و فرزندانت را در آتش میسوزانم.
صیانه گفت: بسوزان، مرا باکی نیست. فقط از تو میخواهم که پس از سوزاندن، استخوانهایمان را جمع کنی و آنها را دفن نمایی.
فرعون گفت: این خواستهات را به خاطر حقی که بر ما داری اجابت میکنم.
فرعون دستور داد تنوری از مس ساختند و در آن آتش افروختند. یک پسر او را در آتش انداختند تا پاک بسوخت و آن زن نظاره میکرد و یک یک بقیهی فرزندانش را نیز در آتش انداختند تا این که نوبت به طفل شیرخواره رسید. حالِ صیانه منقلب گردید; در آن حال کودک شیرخواره به زبان آمد و گفت:
«ای مادر! صبر کن که تو بر حق هستی و بین تو و بهشت یک گام بیشتر نیست.»
پس طفل را با مادرش در تنور انداخته و سوزاندند.
گر ببینی یک نفس حسن ودود اندر آتش افکنی جان و وجود2
در آن حال «آسیه » همسر فرعون دید که ملایکه روح صیانه را به آسمان میبرند، چون این صحنه را دید، یقین و اخلاص و تصدیق او زیادتر گشت.
در همین هنگام، فرعون بر آسیه وارد شد و از آن چه با صیانه کرده بود، خبر داد.
آسیه گفت: وای بر تو ای فرعون! چه چیز تو را بر خداوند جل و علا جرات داده و جسور نموده؟ !
فرعون گفت: شاید تو هم به جنونی که دوستت مبتلا شده بود، گرفتار شدهای!
آسیه پاسخ داد: من به جنون مبتلا نشدهام، ولیکن به خداوند جل و علا که پروردگار من و پروردگار تو و پروردگار عالمیان است، ایمان آوردم.
فرعون مادر آسیه را حاضر کرد و به او گفت: دخترت دیوانه شده، به او بگو به خدای موسی کافر شود وگرنه قسم میخورم که مرگ را به او بچشانم.
مادر با دخترش خلوت کرد و از او خواست تا با خواستهی فرعون همراه شود و امرش را در کفر به خدای موسی بپذیرد، اما آسیه نپذیرفت و گفت: آیا به پروردگار متعال کافر شوم! به خدا قسم هرگز چنین کاری را نخواهم کرد.
فرعون دستور داد تا دستها و پاهای آسیه را به چهار میخ کشیدند و آسیه هم چنان در عذاب و رنج بود تا روحش به اعلی علیین و به نزد خداوند پرواز کرد.3
منبع: http://nahadsbmu.ir/article.aspx?gidview=5352
به نام خدا
« اذا خرج بکون عندالیأس و القنوط من ان یروا فرجا» (بحارالانوار 52/231. وقتی دولت ائمه فرا می رسد که مردم از همه چیز ناامید گشته در سطح دنیا از تمام تکیه گاه های امید مایوس می شوند.
وقتی بشر از علمای دینی مایوس شد( رنسانس) پناهنده به علم شد. علم برای او جنگ جهانی اول و دوم را به ارمغان آورد.... جهان برای نجات خودش به تاسیس سازمان ملل متوسل شد، سازمان ملل مدعی شد که صلح ایجاد می کند و جنگها را از بین می برد و به فقر و بی سوادی خاتمه می دهد ... اما بعد از مدتی بشر سربلند میکند و می بیند که جهل بیشتری به وجود آمده، فساد بیشتر شده، جنگ بدتر شده است، بردگی از صورت فردی خارج شده و به صورت اجتماعی درآمده است. سابقا دو برده را به جان هم می انداختند و خود از مشاهده ی این جدال تفریح می کردند، ولی حالا دو ملت را به جان هم می اندازند و خود از تماشای آن لذت می برند.
پس وقتی انسان سربلند کرد و از تمام این تکیه گاه ها امیدش قطع شد، امید خودش را هر گاه یک کشتی نجات راستین ببیند، دیگر ةآن بلایی را که بر سر علی ابن ابی طالب آورد بر سر او نمی آورد. اینست وضع توده های مردم و این حالت در خود شیعه هم وجود دارد. لذا دباره ی زمان ظهور امام زمان که گفته می شود دنیا را ظلم و جور فرامی گیرد، نه بدین معنی است که ما موظفیم دنیا را پر از ظلم و جور کنیم، بلکه بدان معناست که وقتی ظلم و جور تمام جهان را فراگرفته باشد آنگاه انسانهای به ستوه آمده از ظلم و جور جهانی، آمادگی پذیرش یک مصلح رابهتر دارند.
منبع: گفتارهایی پیرامون امام زمان(عج)- دکتر سید حسن افتخارزاده-170-171)
به نام خدا
انتظار پویای دولت کریمه نهایی
انتظار، فرایندی دو سویه است که دو رکن اصلی آن به ترتیب ذیل است:
اول: نا امیدی؛ عدم رضایت یا عدم قناعت به اوضاع و دولت های موجود
دوم: امید و ایده آل ، دولت کرامت و کارآمد
اندیشه انتظار پویا، انقلاب نهایی و نظام جهانی و کارآمد مهدوی، می توانند چشم انداز علمی و عملی سیاسی روشنی پیش روی جوامع اسلامی به ویژه در چالش کارآمدی قرار دهند. جامعه ی سیاسی و دولت منتظر، با در دست داشتن الگوی عملی برتر و با امید دست یابی بدان، به عنوان مبنای ارزیابی و نقادی، هر وضعیت، نظریه و نظامی را بر نمی تابد. چنین جامعه و دولتی همواره با القای عدم رضایت عمومی در مقابل هر ناسازواری، ایستاده و با القای عدم قناعت در قبال هر نارسایی، آن ها را گذرا دانسته و پیوسته در کوشش برای زمینه سازی و دسترسی به مراحل برتر میباشد. بدینترتیب، نفس انتظار دولت کریمه، کرامت آور برای دولت ها و جوامع اسلامی خواهد بود. بنابراین، نخستین ظرفیت اندیشه ی دولت کریمه برای مدیریت کلان و راهبردی یا سیاسی جوامع اسلامی، همین انتظار پویا، سازنده، مثبت و تحرک آفرین نظام و دولت کریمه است.
منبع: مقاله"ظرفیت های اندیشه دولت کریمه مهدوی" – دکتر علیرضا صدرا- گفتمان مهدویت- انتشارات بوستان کتاب- سال 1386
به نام خدا
در کتاب نجم الثاقب نقل شده است که از سید بن طاووس در سحرگاهی در سرداب مطهر شنیده شد:
اللهم ان شیعتنا خلقت من شعاع انوارنا و بقیه طینتنا و قد فعلوا ذنوبا کثیره اتکالا علی حبنا و ولایتنا و ان کانت ذنوبهم بینک و بینهم فاصفح عنهم فقد رضینا و ما کان منها فیما بینهم فاصلح بینهم وقاس بها عن خمسنا وادخلهم الجنه و زحزحهم عن النار و لا تجمع بینهم و بین اعدائنا فی سخطک.
پروردگارا! همانا شیعیان ما رااز شعاع نور ما و بقیه طینت ما خلق کرده ای چنانچه آنان گناهان زیادی به پشتیبانی بر محبت و ولایت ما به جا آورده اند اگر آنها در ارتباط با تو است از آنان بگذر که ما راضی نموده ای و آنچه از گناهان در ارتباط با خدشان است خودت بین آن ها را اصلاح کن و از خمسی که حق ما است به آنان عطا فرما تا راضی شوند و آن ها را از آتش جهنم نجات بخش و آنان را با دشمنان ما در غضب خود جمع نفرما.
منبع: صفات و خصال حضرت مهدی(ع)- احمد سیاح- انتشاراتموعود(از مجموعه چهل حدیث)
به نام خدا
جمعه نیمه شعبان و ولادت منجی بشریت بر همه بشریت مبارک باد. اما برای گرامی داشت این روز چه کار باید کرد؟ آیا فقط جشن و شادی کافی است؟ در این شب و روز ما باید دعاهایمان برای فرج امام زمان(عج) بیشتر باشد. با توجه به اینکه امسال نیمه شعبان با روز جمعه و نماز جمعه همراه است ، پیشنهاد این است که در این روز راهپیمایی برای فرج و ظهور سریعتر امام زمان (عج) قبل یا پس از نماز در سراسر کشور برگزار شود. شاید که با دعا و ناله و زاری ما به درگاه خداوند فرجش هر چه زودتر مقدر گردد.
التماس دعا برای ظهور امام زمان(عج)
به نام خدا
تو ای شیعة پاک سرشت: این چهل وظیفه از جمله اعمالی است که باید پیوسته بر آن مواظبت داشته، در زمان غیبت آن فرزانه دوران، امام عصر(ع) بر آن اهتمام ورزی و نیز با خواندن این دعا همواره خود را مورد عنایات خاصة آن حضرت قرار دهی. بعد از ستایش پروردگار به بزرگی و صلوات بر پیامبر اکرم(ص) بگو:
«اللّهمّ کن لولیّک الحجّة بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه السّاعة و فی کلّ ساعة ولیّاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتّی تسکنه ارضک طوعاً و تمتّعه فیها طویلاً؛ خداوندا برای ولیّات حجّتبن الحسن(ع) که صلواتت بر او و پدران گرامیاش در این ساعت و هر ساعت دیگر نثار باد، سرپرست و نگهدار و پیشوا و یاور و راهنما و دیدهبان باش تا او را در زمین خود با رغبت مردم تسلّط کامل دهی و در مدّت طولانی بهرهمندش گردانی. 1. پیوسته بر آن حضرت و یارانش سلام و درود فرستادن، 2. اظهار شوق به زیارت جمال مبارکش داشتن، 3. لقای آن حضرت را با عافیت طلبیدن، 4. منتظر فرج و ظهور آن حضرت بودن، 5. در هر فرصتی فضایل و کمالات آن حضرت را بیان کردن، 6. از فراق آن حضرت غمگین و بر مظلومیّت و دوری او گریان بودن، 7. اعمال صالح خود را به آن حضرت تقدیم و برای او زیارت نمودن، 8. از مال خود به آن حضرت هدیه و برای سلامتی او صدقه دادن، 9. صفات آن حضرت را شناختن و قصد بر یاری او داشتن، 10. برای فتح و نصرت آن حضرت دعا نمودن، 11. از خداوند معرفت آن حضرت را برای خود و دیگران طلب کردن ، 12. آن حضرت را به لقب یاد و با شنیدن نام «قائم» قیام نمودن، 13. برای آن حضرت دعا نمودن و بر دشمنانش نفرین فرستادن، 14. از خداوند درخواست اینکه ما را از یاران حضرتش قرار دادن، 15. اظهار محّبت به آن حضرت و مردم را تشویق به دوستی او نمودن، 16. به نیابت آن حضرت قربانی کردن، 17. به نیابت آن حضرت حج و طواف خانة کعبه نمودن، 18. به نیابت آن حضرت زیارت قبور ائمّه(ع) کردن، 19. با صدای بلند برای آن حضرت دعا نمودن، 20. به هنگام دعا، خداوند را به آبروی آن حضرت قسم دادن، 21. به وقت دعا، اوّل برای آن حضرت دعا کردن و ظهورش را طلبیدن، 22. سعی در اینکه به سبب طول غیبت، قلبش قسی نشدن، 23. اهتمام در اینکه دلهای مردم را به یاری آن حضرت متّحد نمودن، 24. بر دین او ثابت و به نغمههای مخالف گوش ندادن، 25. در انجام اوامر او تسلیم و چون و چرا نکردن، 26. از معاشرتهایی که او را از یاد آن حضرت غافل میکند، دوری نمودن، 27. در مهمّات به آن حضرت متوسّل و عریضة توسّل تقدیم داشتن، 28. بر سختیها و اذیّت و سرزنش دشمنان صبر نمودن، 29. برای ظهور آن حضرت وقت تعیین نکردن، 30. از دشمنان آن حضرت تقیّه نمودن، 31. خود را خادم آن حضرت و در خدمتگزاریاش کوتاهی نکردن، 32. از مدّعیان مهدویّت سؤال و پرسش نمودن، 33. سعی در تحصیل صفات حمیده و اخلاق پسندیده داشتن، 34. مدّعیان نیابت خاصّه را تکذیب کردن، 35. توبة حقیقی نمودن تا باعث تأخیر در ظهور نشدن، 36. اهتمام در ادا کردن حقوق مالیة مردم داشتن، 37. علما با علم خود طریقة جواب مخالفان را به دیگران آموختن، 38. دعاهای وارده را حتّی المقدور ترک نکردن، 39. روزهای اعیاد جمعه، غدیر، فطر، قربان دعای ندبه را با توجّه و حال خواندن، 40. روزهای جمعه خود و فرزندان را مهمان آن حضرت دانسته و او را مخصوصاً زیارت نمودن. ماهنامه موعود شماره 100 |
برای رهایی مردم غزه از ظلم صهیونیستها 10 مرتبه دعای فرج را بخوانیم.
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم
اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْکَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ، وَضاقَتِ الاَْرْضُ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ، واَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی، وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ والرَّخاءِ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ، وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ، یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرینَ