مهدویت پس از عاشورا
اندیشه ی مهدویت در طول تاریخ در بین شیعه به طور خاص ودر میان تمام مسلمانان به طور عام وهمچنین با نام منجی در میان تمام ملل وجود داشته است، اما در مواقعی که ظلم وستم ورنج مردمان افزون بر طاقتشان می شده نمود و بروز دیگری می یافت. ادعای دروغین مهدویت موضوعی است که همیشه جامعه ی اسلامی و به خصوص شیعی را دچار تشتت وآسیب می کرده است. این ادعاها که امروزه و هر چه به ظهور نزدیکتر می شویم پررنگتر و بیشتر می شود، سابقه ای به طول خود اسلام دارد. اولین نشانه های ادعای مهدویت را می توان پس از واقعه عاشورا مشاهده کرد.
حادثه ی عظیم عاشورا ضربه ی خرد کننده ای بر پیکر شیعه وارد کرد و با انعکاس آن در سراسر سرزمین اسلامی رعب و وحشت شدیدی در جامعه اسلامی بر پا کرد. در آن روزگار محبوبتر ونزدیکتر از امام حسین(ع) نزد پیامبر وجود نداشت وهمگان بر این موضوع آگاهی داشتند،به خصوص کسانی که پیامبر را درک کرده و از تابعین بودند. پس از آن بود که با توجه به نحوه ی شهادت امام و یارانش و اسارت اهل بیت پیامبر توسط امویان مردم ازعمق ستمگری وظلم ایشان اطلاع یافته و دریافتند که یزید در راه تثبیت پایه های حکومتی خود از هیچ جنایتی دریغ نمی کند. واقعه حره پس از عاشورا وسرکوب مردم مدینه توسط سپاه یزید اختناق را در کل جامعه ی اسلامی به نهایت خود رساند. حکومت خلفای بعدی اموی همچون معاویه بن یزید ،مروان بن حکم ،عبدالملک بن مروان ،و ولید بن عبدالملک هم با خشونت و اختناق شدید همراه بود. این شرایط سخت بود که شخصی جاه طلب چون عبدالله بن زبیر را به فکر خلافت انداخت. او بااستفاده از کاهش محبوبیت امویان در جامعه سلامی ادعای خلافت کرده و توانست در مدینه عد ه ای را به دور خود جمع کند. همین شرایط سخت واختناق شدید بود که زمینه ی ظهور یک منجی را در بین مردم به خصوص شیعیان که در مرکز تهدیدات قرار داشتند، ایجاد کرد. شهادت امام حسین(ع)تاثیر شگرفی برعواطف مذهبی مردم ونیز بر آینده شیعه گذاشت؛ به طوریکه حتی عده ای تاریخ ظهور شیعه را این دوره می دانند، گر چه این نظر چندان صحیح نمی رسد. مردم کوفه که از عدم همراهی فرزند پیامبر در برابر دشمنان نادم وپشیمان بودند، پی به غفلت و کوتاهی خود در حمایت از نواده ی پیامبربرده وبرای توبه از این غفلت بزرگی راهی جز انتقام خون حسین(ع) برای خود ندیدند. رهبری این گروه که خود را توابون (توبه کاران) می نامیدند بر عهده ی سلیمان بن صردالخزایی بود وهسته ی اولیه ی آن را صد نفر از شیعیان ومعتمدین حضرت علی(ع) تشکیل می دادند. تشکیل این گروه توابون را می توان اولین بازتاب عملی واقعه کربلا پس از یک مدت دوره ی فطرت دانست. با مرگ ناگهانی یزید شرایط به نفع ایشان تغییر یافت. آنها توانستند در ابتدا حمایت 16000 نفر را که در میانشان علاوه بر کوفیان مردم بصره و برخی قبایل دیگر حضور داشتند، به دست بیاورند. اما هنگام رویارویی باز هم داستان آن روزها تکرار شد و در نهایت تنها 3000نفر در مقابل سپاه سی هزارنفری عبیدالله بن زیاد شرکت کردند. سرانجام با کشته شدن بیشتر رهبران نهضت،باقیمانده ی توابون به سمت کوفه باز گشتند.
در این اوضاع واحوال درکوفه مختار بن ابوعبیده الثقفی که از پیروان متعهد اهل بیت در کوفه بود، برای خونخواهی امام حسین دست به تشکیل نیروی نظامی زد. در ابتدا او توابون را به شرکت در نیروی او و جلوگیری از هرگونه عمل شتابزده دعوت کرد اما ایشان اورا نپذیرفتند. زیرا تمام انگیزه های نهفته در دعوت او برایشان آشکار نبود. در صورتی که توابون در حقیقت تنها یک هدف خالص را دنبال می کردند و آن انجام وظیفه ای که روزی در برابر آن کوتاهی کرده بودند.
در مورد شخصیت و ویژگیهای مختار اختلاف شدیدی وجود دارد. برخی او را جاه طلب وبرخی او را معتقد ودوستدار اهل بیت می دانند. از اینرو در مورد اقدامات او و واکنش حضرت امام سجاد(ع) به آن بحثها و تعبریات گوناگونی وجود دارد. اما چیزی که در این میان وجود دارد این است که او در سال 66 هجری قیام خود را با شعار «یا لثارات الحسین» (پیش به سوی انتقام خون حسین) آغاز کرد. وحتی می بینیم که پس از کشتن بسیاری از قاتلان کربلا به خصوص سر عبیدالله بن زیاد را نزد حضرت علی بن الحسین (ع) می فرستد. مختار برای قیام خود نیازمند حمایت اهل بیت بود. او در حجاز تماسهای مکرری با حضرت زین العابدین گرفت اما نتوانست او را به رهبری قیام خود ترقیب کند.
مختار پس از ناکامی در جلب حمایت علی ابن الحسین(ع) به سمت فرزند دیگر حضرت علی(ع) محمد ابن الحنفیه رفت و قیام خود را به نام او آغاز کرد. او به این وسیله توانست اعتماد مردم عراق را به دست بیاورد. در این زمانی بود که عبدالله ابن زبیر در برآورده کرده خواسته های عراقیان به خصوص در زمینه ایجاد عدالت بین ایشان موفق نبود و مردم این دیار با توجه به شرایط موجود به سمت مختار رفتند. با توجه به حرکات این دو می توان پی به خواسته جامعه اسلامی که رهایی از حکومت امویان بود، برد. این خواسته و نیاز در بین اهل عراق و کوفه بیشتر بود و همین نیاز بود که موجب دعوت از امام حسین(ع) شد.
مختاربا توجه به ظلم وتعدی امویان و شرایط آن دوران واز بین رفتن حکومت و روحانیت خاندان بنی هاشم در بین مردم، با تبلیغات خود توانست محمد بن الحنیفه رانه تنها به عنوان امام از نسل علی(ع) بلکه با نام مهدی موعود معرفی کند. این اولین ادعای مهدویت در طول تاریخ بود که نشان از عمق اندیشه ی مهدویت در جامعه اسلامی آن روز است که پیامبر توانسته بود در بین مردم ایجاد کند و ائمه دیگر هم این اندیشه را تبیین کردند.
اما اینکه چرا شیعیان به سمت مختار و این الحنفیه تمایل پیدا کردند ناشی از شرایط فکری مردم بود. پس از واقعه کربلا وعین الورده آنچه باقی مانده بود، اعراب معمولی مردد و موالی بودند که در اوضاع نا میدی و بسیار سخت قادر به تشخیص وتمایز مکتبی بین فرزند علی به تنهایی و فرزند علی و فاطمه نبودند. هر چند احادیثی وجود دارد که امام حسین (ع)فرزند خود علی بن الحسین(ع) را به جانشین و امامت پس از خود معرفی کرد اما با توجه به شرایط ذکر شده و با توجه به تقیه امام سجاد در شرایط اختناق شدیدحکومت اموی اکثر شیعیان از محمد بن الحنیفه پیروی کردند.
گر چه ابن الحنیفه خود مستقیم دعوتی برای امامت خود نکرد، چرا که به نظر می آید خود او هم درامامت خود شک داشت، اما تبلیغات مختار را هم رد نکرد. این هم از نکات مبهم تاریخ است. عده ای معتقدند که در شراط تقیه حضرت سجاد(ع) مختار مجبور بود کسی غیر از ایشان را امام معرفی کند تا گزندی یه وجود مقدش نرسد و با توجه به عدم تلبیغ ابن الحنفیه برای خود امویان نمی توانستند نسبت به او هم معترض شوند. اما در مقابل عده ی زیادی این کار مختار را بدعت در دین دانسته و آنرا محکوم می کنند.
از این رو در می یابیم که این شخصیت محمد ابن الحنیفه نبود که مردم را به عنوان مهدی او را پذیرفتند بلکه شرایط سخت اجتماعی واستیلای امویان و تبلیغات مختار موجب این امرشد. با دقت در تبلیغات مختار درمی یابیم که عمده تاکید او در تبلیغات بر مهدویت ابن الحنیفه قرار داشتند به امامت او وشاید این مهمترین دلیل جذب مردم به سوی او باشد.
هر چند احادیث فروانی است که پیامبر ،مهدی موعود را از نسل خود می داند اما شرایط آن روزگار و تقیه ی امام بر حق توانایی دقت در این احادیث را از مردم گرفته بودند . پس از همه گیر شدن وتوفیقات نهضت مختار با قیمانده شیعیان نیز به این قافله پیوستند و مهدویت محمد ابن الحنفیه مسئله روز شیعیان گشت و با نشر آن در طول زمان مورد پذیرش عامه مردم قرار گرفت و اعتقادات خود را را بر مبنای آن بسط دادند.
در این شرایط است که امام با دلی پر درد از کمی یاران خود می گوید. بطوریکه حتی برخی از شیعیان واصحاب ممتاز مانند ابو خالدالکابلی، قاسم بن عوف ابتدا گرد محمد بن الحنیفه جمع شده بودند اما با تلاشهای امام او را رها کرده وهسته ی اولیه یاران امام را تشکیل دادند.
در چنین شرایطی، اثابت حقانیت امام سجاد بسیار دشوار بود. ظلم و اختناق شدید از طرف خلفی اموی و انحراف شیعیان از طرف دیگر امام را کاملا تنها کرده بود .اما با وجود این اوضاع واحوال، امام توانست گروه کوچکی از پیروان قدیمی اهل بیت همانند یحیی بن ام الطول ،محمد بن جبیر مطعم ،جابر بن عبدالله انصاری را تشکیل دهد. حمایت جابر انصاری که از فداکارترین اصحاب پیامبر بوده دردو میثاق العقبه و بیت الرضوان شرکت داشت اهمیت فروانی داشت. در میان یاران امام سجاد(ع) دو جوان پر شور کوفی به نام ابو حمزه ثابت بن دینار وفرات بن اصنف العبدی با ایمان قوی به خاندان امام حسین (ع) وجود داشتند بعد ها هم از یاران امام باقر شدند.
می بینیم اولین اندیشه ی انحرافی مهدویت در این زمان وبا چنین شرایطی شکل می گیرد. در همین اولین انحراف فکری، نقش عدم اطلاع وآگاهی توده مردم و عدم تفقه در دین وامام شناسی به وضوح دیده می شود. اینجاست که وظیفه امام سجاد(ع) در اثبات حقانیت خود، آن هم در شرایط اختناق مشهود وپر رنگ می شود. به شرایط فوق باید اوضاع اسفناک فرهنگی و دینی توده مردم راهم اضافه کرد. اوضاعی که درآن علما وفقهای دینی همچون محمد بن مسلم زهری، از فقیهان و محدثان بزرگ مدینه، که ابتدا مجذوب عظمت و زهد علی ابن الحسین (ع) شده بود، با چرخش به سوی امویان به عنوان یک عالم درباری درراستای تقویت پایه های حکومت آنها قدم بر می دارد. اوضاع اخلاقی جامعه هم دچار انحطاط شدید گشته بود؛ اشرافیت گرایی و ثروت اندوزی ،گسترش فعالیت زنان آواز خوان و غنا و احترامشان بین مردم، حتی در مکه ومدینه و عدم آگاهی مسلمانان از احکام دین خود همانند وضو ونماز، اهمیت فعالیتهای امام را نشان می دهد.
منابع:
1- تشیع در مسیر تارخ دکتر سید حسین محمد جعفری
ترجمه دکتر سید محمد تقی ایت الهی
2- تاریخ تشیع از اغاز تا پایان غیبت مهدی
غلامحسین محمدی
به نام خدا
به مناسبت روز قدس مجله الکترونیکی تاریخ معاصر ایران ویژه نامه فلسطین را منتشر کرده است به نشانی زیر مراجعه کنید:
در این مجله از کتابهای منتشر شدهتوسط غربیان در مورد فلسطین و اسرائیل نام برده شده است که خلاصه ای از آن رل در زیر می آورم.
http://www.dowran.ir/showquds.php?id=79770418
نام کتاب: یک فلسطین، تمام و کمال: یهودیان و اعراب تحت قیمومت انگلستان
One Palestine, Complete: Jews and Arabs under British Mandate
نویسنده: تام سگو
نام کتاب: عرفات، از مدافع تا دیکتاتور
Arafaat: Frome defender to dictator
نویسنده: سعید ابوریش Said K.Aburish
ـ
نام کتاب: امپراطوری اسراییل و فلسطینیان، سیاست توسعه
Imperial Israel and Palestinians: the Politics of Expansion
نویسنده: نور مصلحه
نام کتاب: ستونهای فروافتاده: سیاستهای آمریکا در قبال فلسطین و اسرائیل از 1945
Fallen Pillars: U.S Policy Towards Palestine and Israel Since 1945
نویسنده: دونالد نف Donald Neff
نام کتاب:گلولهههای پلاستیکی Rubber Bullets
نویسنده: یارون عزراهی
نام کتاب: دلار و دیپلماسی Dollars and Diplomacy
نویسنده: پاتریک کلاوسون و زئوگدال
نام کتاب: تاریخ اسراییل، از آغاز صهیونیسم تاکنون
History of Israel: From the Rise of Zionism to our Time
نویسنده: هاوارد. ام. سچر
نام کتاب: فلسطین در عهد عیسی: ساختارهای اجتماعی و منازعات اجتماعی
Palestine in the Time of Jesus: Social Structures and Social Conflicts
نویسنده: کی. سی. هانسون، داگلاس ای. اُکمان
K.c. Hanson, Douglas E. Oakman
نام کتاب: راندهشدگان فلسطینی
[The Palestinian exdus 1948-1998]
نویسنده: غداکرمی، اوجن کتران
[Ghada Karmi, Eugene Cotran]
نام کتاب: برداشتهای مربوط به فلسطین: تأثیر این برداشتها بر سیاست خاورمیانهای ایالات متحده
[Perceptions of Palestine: their Influence on U.S Middle East policy]
نویسنده: کاتلین کریستیسون
[Kathleen Chiristison]
نام کتاب: اسراییل چگونه برنده شد: تاریخی مختصر از درگیریهای میان اعراب و اسرائیل
How Israel Was Won: Aconcise History of the Arab – Israeli Conflict
نویسنده: بالیس توماس
نام کتاب: آنچه که باقی ماند: روستاهای فلسطینی که در سال 1948 توسط اسراییل اشغال و سکنه آن آواره شدند.
All That Remains: The Palestinian Villages Occupied and Depopulated by Israel in 1948
نویسنده: ولید خالدی
نام کتاب: اورشلیم؛ یک شهر، سه دین
Jerusalem: One City, Three Faiths
نویسنده: کارن آرمسترانگ
نام کتاب: جنگ و صلح در خاورمیانه
War and Peace in the Middle East
نویسنده: اَوی شلیم
نام کتاب: جاسوسان گیدئون؛ تاریخ سرّی موساد
Gideon"s Spies: the Secret History of the Mossad
نویسنده: گوردن توماس
نام کتاب: دیوار آهنین: اسراییل و جهان عرب
The Iron Wall: Israel and the Arab World
نویسنده: آوی اشلایم
نام کتاب: صهیونیسم و بنیانهای دیپلماسی اسراییل
Zionism and the Foundations fo Israeli Diplomacy
نویسنده: ساسون سوفر (Sasson Sofer)، دوروته آشفر ـ ونسن (Dorothea Shefer – Vanson)
نام کتاب: فرزندان اسرائیل، فرزندان فلسطین: داستانهای واقعی ما
Children of Israel, Children of Palestine: our own true stories
نویسنده: لورل هالیدی Laurel Holiday
نام کتاب: منازعه اعراب و اسراییل (از سری مطالعات تاریخ کمبریج)
The Arab – Israeli Conflict (Cambridge History Program)
نویسنده: تونی مک آلیوی Tony Mc Aleavy
نام کتاب: بنای دولتی فلسطینی، انقلاب ناتمام
[Building a Palestinian State: the Incomplete Revolution]
نویسنده:گلن رابینسون [Glenn E. Robinson]
مقوله مهدویت به علت اثرات بسیار حیاتبخش خود در معرض خطارتی جدی نیز هست، که بر منتظرین واقعی آن حضرت لازم و ضروری است که با شناخت این خطرات ضمن مصونیت خود از انحرافات در مقابل انحرافات موجود هم ایستادگی کرده و موجبات حفظ اصالت این آرمان بزرگ بشری را فراهم کنند.
جناب آقای محمد صابر جعفری مقاله ای تحت عنوان اندیشه مهدویت و آسیبها در مجله انتظار/شماره پانزدهم/بهار1384 به چاپ رسانده است که ضمن کسب اجازه از ایشان و مجله محترم خلاصه ای کلی از آنرا بیان می کنم. لازم است که خوانندگان به اصل مطلب مراجعه کرده و آنرا با دقت مطالعه کنند، زیرا که ایشان در این مقاله ضمن بررسی آسیب های مختلف، خاستگاه و پیامدهای آنها به ارائه راه حل هم پرداخته اند.
آسیب ها:
امیدوارم در فرصتهای بعدی بتوانم بیشتر از این مقاله ارزشمند صحبت کنم.
دو نوع انتظار
انتظار ویرانگر
برداشت قشری از مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود اینست که صرفا ماهیت انفجاری دارد، فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها و تبعیضها و اختناقها و حق کشیها و تباهیها ناشی می شود، نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است.
آنگاه که صلاح به نقطه ی صفر برسد، حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل، یکه تاز میدان گردد، جز نیروی باطل نیروئی حکومت نکند، فردصالحی در جهان یافت نشود، این انفجار رخ می دهد و دست غیب برای نجات حقیقت- نه اهل حقیقت زیرا حقیقت طرفداری ندارد- از آستین بیرون می آید علیهذا هر اصلاحی محکوم است، زیرا هر اصلاح یک نقطه ی روشن است. تا در صحنه ی اجتماع نقطه ی روشنی هست دست غیب ظاهر نمی شود؛ برعکس، هر گناه و هر فساد و هر ظلم و هر تبعیض و هر حقکشی، هر پلیدیی به حکم این که مقدمه صلاح کلی است و انفجار را قریب الوقوع می کند و رواست زیرا«الغایات تبرر المبادی» هدفها وسیله های نامشروع را مشروع می کنند. پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه ی فساد است. این جا است که گناه هم فال است و هم تماشا، هم لذت و کامجوئی است و هم کمک به انقلاب مقدس نهائی.
این نوع از برداشت از آن جهت که با اصلاحات مخالف است و فسادها و تبائیها را به عنوان مقدمه یک انفجار مقدس، موجه و مطلوب می شمارد باید «شبه دیالکتیکی» خوانده شود. با این تفاوت که در تفکر دیالکتیکی، با اصلاحات از آن جهت مخالفت می شود و تشدید نابسامانیها از آن جهت اجازه داده می شود که شکاف وسیعتر شود و مبارزه پیگیرتر و داغتر گردد، ولی این تفکر عامیانه فاقد این مزیت است، فقط به فساد و تباهی فتوا می دهد که خودبخود منجر به نتیجه مطلوب بشود.
این نوع برداشت از ظهورو قیام مهدی موعود و این نوع انتظار فرج که منجر به نوعی تعطیلی در حدود و مقررات اسلامی می شود و نوعی «اباحیگری» باید شمرده شود به هیچوجه با موازین اسلامی و قرآنی وفق نمی دهد.
انتظار سازنده
در برخی آیات قرآن کریم استفاده می شود که ظهور مهدی موعود حلقه ای است از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل که به پیروزی نهائی اهل حق منتهی می شود، سهیم بودن یک فرد در این سعادت موقوف به این است که ان فرد عملاً در گروه اهل حق باشد.این آیات نشان می دهد که مهدی موعود(عج) مظهر نویدی است که به اهل ایمان و عمل صالح داده شده است، مظهر پیروزی نهائی اهل ایمان است:
« وَعَدالله الذین آمنوا و عملوالصالحات لیستخلفنهم فی الارض و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم ولیبدلنهم من بعد خوغهم امنا یعبدوننی لایشرکون بی شیئا... »
خداوند به مومنان و شایسته کاران وعده داده است که آنان را جانشینان زمین قرار دهد، دینی که برای آنها آنرا پسندیده است مستقر سازد، دوران خوف آنانرا تبدیل به دوران امنیت نماید بدون ترس و واهمه خدای خویش را بپرستند و اطاعت غیر خدا را گردن ننهند و چیزی را در عبادت یا طاعت شریک حق نسازند.
ظهور مهدی منتی است بر مستضعفان و خوار شمرده گان و وسیله ای است برای پیشوا و مقدمه ای است برای وراثت آنها خلافت الهی را در روی زمین « و نرید ام نمن علی الذین استضعفوا فی الارش و نج علهم الوارثین.»
ظهور مهدی موعود، تحقق بخش وعده ای است که خداوند متعال از قدیمیترین زمانها در کتب آسمانی به صالحان و متقیان داده است که زمین از آن آنان است و پایان ، تنها به متقیان تعلق دارد: « ولقد کتبنا فی الزبور من بعداذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون» -« ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبه للمتقین».
حدیث معروف که می فرماید: « یملا الله به الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا » نیز شاهد مدعای ما است نه برای آن گروه، در این حدیث نیز تکیه بر روی ظلم شده است و سخت از گروه ظالم است که مستلزم وجود گروه مظلوم است و می رساند که قیام مهدی برای حمایت مظلومانی است که استحقاق حمایت دارند- بدیهی است که اگر گفته شود بود یملاءالله به الارض ایمانا و توحیدا و صلاحا بعد ماملئت کفرا و شرکا و فسادا مستلزم این نبود که لزوما گروهی مستحق حمایت وجود داشته باشد. در آن صورت استنباط می شد که قیام مهدی موعود بریا نجات حق از دست رفته و به صفر رسیده است نه برای گروه اهل حق- ولو به صورت یک اقلیت.
شیخ صدوق روایتی از امام صادق علیه السلام نقل می کند مبنی براینکه این امر تحقق نمی شود مگراینکه هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خود برسد.
پس سخن در این است که گروه سعداء و گروه اشقیاء هر کدام به نهایت کارخود برسند، سخن در این نیست که سعیدی در کار نباشد و فقط اشقیاء به منتهی درجه شقاوت برسند.
در روایات اسلامی صحبت از گروهی زبده است، که به محض ظهور امام به آن حضرت ملحق می شوند. بدیهی است که این گروه ابتدا به ساکن خلق نمی شوند و بقول معروف از پای بوته ی هیزم سبز نمی شوند. معلوم می شود در عین اشاعه و رواج ظلم و فساد، زمینه هایی عالی وجود دارد که چنین گروه زبده را پرورش می دهد. این خود می رساند که نه تنها حق و حقیقت به صفر نرسیده است، بلکه فرضا اگر اهل حق از نظر کمیت قابل توجه نباشند از نظر کیفیت ارزنده ترین اهل ایمانند و در ردیف یاران سیدالشهداء.
از نظر روایات اسلامی در مقدمه قیام و ظهورامام یک سلسله قیامهای دیگر از طرف اهل حق صورت می گیرد، آنچه به نام قیام یمانی قبل از ظهور بیان شده است نمونه ای از این سلسله قیامها است. این جریانها نیز ابتدا به ساکن وبدون زمینه قبلی رخ نمی دهد.
در برخی روایات اسلامی سخن از دولتی است از اهل حق که تا قیام مهدی موعود ادامه پیدا می کند و چنانکه می دانیم بعضی علمای شیعه که به برخی از دولتهای شیعی معاصر خود حسن ظن داشته اند، احتمال داده اند که دولت حقی که تا قیام مهدی موعود ادامه خواهد یافت همان سلسله دولتی باشد. این احتمال هر چند ناشی از ضعف اطلاعات اجتماعی و عدم بینش صحیح آنان نسبت به اوضاع سیاسی زمان خود بوده اما حکایتگر اینست که استنباط این شخصیتها از مجموع آیات و اخبار و احادیث مهدی، این نبوده که جناح حق و عدل و ایمان باید یکسره درهم بشکند و نابود شود واثری از صالحان ومتقیان باقی نماند تا دولت مهدی ظاهر شود، بلکه آنرا به صورت پیروزی جناح صلاح و عدل و تقوا بر جناح فساد و ظلم وبی بند و باری تلقی می کیرده اند.
از مجموع آیات و روایات استنباط می شود که قیام مهدی موعود(عج) آخرین حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق و باطل است که از آغاز جهان بر پا بوده است.
« مهدی موعود تحقق بخش ایده آل همه انبیاء و اولیاء و مردان مبارز راه حق است. »
بنام خدا
پایگاه موعود در رد مقاله ای از روزنامه جمهوری اسلامی با عنوان واقعه آرمگدون و نابودی صهیونیسم که در صدد توجیه نبرد خیالی آرماگدون است ، آورده که با ارائه بخشی از آن نظر شما را به متن کامل این مقاله در پایگاه اینترنتی موعود به نشانی http://mouood.org/index.php?option=com_content&task=view&id=3193&Itemid=2 جلب می کنم.
اما مقایسه اجمالی نبرد قرقیسیا و واقعه موهوم آرمگدون
ویژگیها و اوصاف |
نبرد قرقیسیا |
واقعه آرمگدون |
1.1 موقعیت جغرافیایی |
منطقه مرزی عراق، ترکیه و سوریه |
20 مایلی جنوب شرقی حیفا در بیت المقدس |
1.2 منابع پیشگویی |
روایات اسلامی متعدد وصریح در کتب فریقین |
تفسیرهای بی مبنا از یک عبارت از کتاب مقدس |
1.3 نحوه جنگیدن |
درگیری با سلاح های روز و کشته های بسیار |
جنگ بزرگ هسته ای با تعداد کشته غیر قابل باور |
1.4 انگیزه رویارویی |
درگیری برای تصاحب ثروتی که زیر فرات بوده |
جنگ میان دو سپاه موسوم به حق و باطل! |
1.5 زمان جنگ |
5 ماه قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام |
در آستانه ظهور حضرت مسیح علیه السلام |
1.6 طرفین درگیر |
مجموعه ای از حکام جاه طلب و حریص |
دو سپاه خیر و شر؛ یهودیان و حامیان مسیحی |
1.7 پیروز میدان |
سفیانی |
سپاه خیر(یهودیان و مسیحیان صهیونیت آمریکا) |
1.8 تعداد کشته ها |
صد یا چهارصد هزارنفر(اختلاف در روایت) |
چند میلیون نفر+ 3/2 میلیون یهودی |
1.9 سرانجام کشته ها |
حمله جانوران برای خوردن لاشه مردگان |
دفن همه مردگان به مدت 7 ماه |
1.10 زمینه سازی |
نمی خواهد |
همه قوای مسیحیان صهیونیست برای زمینه سازی مورد استفاده قرار می گیرد. |
1.11 عوارض باور به ... |
بی تاثیر در زندگی امروز |
حمله به عراق,افغانستان,لبنان، سوریه و شاید ایران... |
1.12 میزان احتمال وقوع |
ادامه فعالیتهای سفیانی(اشغال عراق وعربستان و)... |
داستانی ساختگی با احتمال وقوع صفر |
و پایان ماجرا |
با توجه به انتساب به روایات سفیانی: زیاد |
ظهور حضرت مسیح |