سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قصه گوی شبی خوشتر از دانش، نیست . [امام علی علیه السلام]
مشخصات مدیروبلاگ
 
سید محمد باقر آقایی[107]
برگ سبزی است تحفه ی درویش تقدیم به تو ای بهترین دوست بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد

خبر مایه

دو نوع انتظار

انتظار ویرانگر

  برداشت قشری از مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود اینست که صرفا ماهیت انفجاری دارد، فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها و تبعیضها و اختناقها و حق کشیها و تباهیها ناشی می شود، نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است.

  آنگاه که صلاح به  نقطه ی صفر برسد، حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل، یکه تاز میدان گردد، جز نیروی باطل نیروئی حکومت نکند، فردصالحی در جهان یافت نشود، این انفجار رخ می دهد و دست غیب برای نجات حقیقت- نه اهل حقیقت زیرا حقیقت طرفداری ندارد- از آستین بیرون می آید علیهذا هر اصلاحی محکوم است، زیرا هر اصلاح یک نقطه ی روشن است. تا در صحنه ی اجتماع نقطه ی روشنی هست دست غیب ظاهر نمی شود؛ برعکس، هر گناه و هر فساد و هر ظلم و هر تبعیض و هر حقکشی، هر پلیدیی به حکم این که مقدمه صلاح کلی است و انفجار را قریب الوقوع می کند و رواست زیرا«الغایات تبرر المبادی» هدفها وسیله های نامشروع را مشروع می کنند. پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه ی فساد است. این جا است که گناه هم فال است و هم تماشا، هم لذت و کامجوئی است و هم کمک به انقلاب مقدس نهائی.

  این نوع از برداشت از آن جهت که با اصلاحات مخالف  است و فسادها و تبائیها را  به عنوان مقدمه یک انفجار مقدس، موجه و مطلوب می شمارد باید «شبه دیالکتیکی» خوانده شود. با این تفاوت که در تفکر دیالکتیکی، با اصلاحات از آن جهت مخالفت می شود و تشدید نابسامانیها از آن جهت اجازه داده می شود که شکاف وسیعتر شود و مبارزه پیگیرتر و داغتر گردد، ولی این تفکر عامیانه فاقد این مزیت است، فقط به فساد و تباهی فتوا می دهد که خودبخود منجر به نتیجه مطلوب بشود.

  این نوع برداشت از ظهورو قیام مهدی موعود و این نوع انتظار فرج که منجر به نوعی تعطیلی در حدود و مقررات اسلامی می شود و نوعی «اباحیگری» باید شمرده شود به هیچوجه با موازین اسلامی و قرآنی وفق  نمی دهد.

انتظار سازنده

  در برخی آیات قرآن کریم استفاده می شود که ظهور مهدی موعود حلقه ای است از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل که به پیروزی نهائی اهل حق منتهی می شود، سهیم بودن یک فرد در این سعادت موقوف به این است که ان فرد عملاً در گروه اهل حق باشد.این آیات نشان می دهد که مهدی موعود(عج) مظهر نویدی است که به اهل ایمان و عمل صالح داده شده است، مظهر پیروزی نهائی اهل ایمان است:

  « وَعَدالله الذین آمنوا و عملوالصالحات لیستخلفنهم فی الارض و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم ولیبدلنهم من بعد خوغهم امنا یعبدوننی لایشرکون بی شیئا... »

  خداوند به مومنان و شایسته کاران وعده داده است که آنان را جانشینان زمین قرار دهد، دینی که برای آنها آنرا پسندیده است مستقر سازد، دوران خوف آنانرا تبدیل به دوران امنیت نماید بدون ترس و واهمه خدای خویش را بپرستند و اطاعت غیر خدا را گردن ننهند و چیزی را در عبادت یا طاعت شریک حق نسازند.

  ظهور مهدی منتی است بر مستضعفان و خوار شمرده گان و وسیله ای است برای پیشوا و مقدمه ای است برای وراثت آنها خلافت الهی را در روی زمین « و نرید ام نمن علی الذین استضعفوا فی الارش و نج علهم الوارثین.»

  ظهور مهدی موعود، تحقق بخش وعده ای است که خداوند متعال از قدیمیترین زمانها در کتب آسمانی به صالحان و متقیان داده است که زمین از آن آنان است و پایان ، تنها به متقیان تعلق دارد: « ولقد کتبنا فی الزبور من بعداذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون» -« ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبه للمتقین».

  حدیث معروف که می فرماید: « یملا الله به الارض قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا » نیز شاهد مدعای ما است نه برای آن گروه، در این حدیث نیز تکیه بر روی ظلم شده است و سخت از گروه ظالم است که مستلزم وجود گروه مظلوم است و می رساند که قیام مهدی برای حمایت مظلومانی است که استحقاق حمایت دارند- بدیهی است که اگر گفته شود بود یملاءالله به الارض ایمانا و توحیدا و صلاحا بعد ماملئت کفرا و شرکا و فسادا مستلزم این نبود که لزوما گروهی مستحق حمایت وجود داشته باشد. در آن صورت استنباط می شد که قیام مهدی موعود بریا نجات حق از دست رفته و به صفر رسیده است نه برای گروه اهل حق- ولو به صورت یک اقلیت.

  شیخ صدوق روایتی از امام صادق علیه السلام نقل می کند مبنی براینکه این امر تحقق نمی شود مگراینکه هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خود برسد.

پس سخن در این است که گروه سعداء و گروه اشقیاء هر کدام به نهایت کارخود برسند، سخن در این نیست که سعیدی در کار نباشد و فقط اشقیاء به منتهی درجه شقاوت برسند.

  در روایات اسلامی صحبت از گروهی زبده است، که به محض ظهور امام به آن حضرت ملحق می شوند. بدیهی است که این گروه ابتدا به ساکن خلق نمی شوند و بقول معروف از پای بوته ی هیزم سبز نمی شوند. معلوم می شود در عین اشاعه و رواج ظلم و فساد، زمینه هایی عالی وجود دارد که چنین  گروه زبده را پرورش می دهد. این خود می رساند که نه تنها حق و حقیقت به صفر نرسیده است، بلکه فرضا اگر اهل حق از نظر کمیت قابل توجه نباشند از نظر کیفیت ارزنده ترین اهل ایمانند و در ردیف یاران سیدالشهداء.

  از نظر روایات اسلامی در مقدمه قیام و ظهورامام یک سلسله قیامهای دیگر از طرف اهل حق صورت می گیرد، آنچه به نام قیام یمانی قبل از ظهور بیان شده است نمونه ای از این سلسله قیامها است. این جریانها نیز ابتدا به ساکن وبدون زمینه قبلی رخ نمی دهد.

  در برخی روایات اسلامی سخن از دولتی است از اهل حق که تا قیام مهدی موعود ادامه پیدا می کند و چنانکه می دانیم بعضی علمای شیعه که به برخی از دولتهای شیعی معاصر خود حسن ظن داشته اند، احتمال داده اند که دولت حقی که تا قیام مهدی موعود ادامه خواهد یافت همان سلسله دولتی باشد. این احتمال هر چند ناشی از ضعف اطلاعات اجتماعی و عدم بینش صحیح آنان نسبت به اوضاع سیاسی زمان خود بوده اما حکایتگر اینست که استنباط این شخصیتها از مجموع آیات و اخبار و احادیث مهدی، این نبوده که جناح حق و عدل و ایمان باید یکسره درهم بشکند و نابود شود واثری از صالحان ومتقیان باقی نماند تا دولت مهدی ظاهر شود، بلکه آنرا به صورت پیروزی جناح صلاح و عدل و تقوا بر جناح فساد و ظلم وبی بند و باری تلقی می کیرده اند.

  از مجموع آیات و روایات استنباط می شود که قیام مهدی موعود(عج) آخرین حلقه از مجموع حلقات مبارزات حق و باطل است که از آغاز جهان بر پا بوده است.

« مهدی موعود تحقق بخش ایده آل همه انبیاء و اولیاء و مردان مبارز راه حق است. »