به نام خدا
بی گمان خواهد آمد
در صبح یک آدینه!
سوار بر سمند سپیده با رایت آفتاب بر دوش،
تا آنرا بر بلندای گیتی به اهتزاز در آورد.
او می آید
تا با آذرخش ذوالفقارش
سینه شب را بشکافد!
و خورشید خدا را نمایان سازد!
او می آید زیباتر از هر نگاه، و خوب تر از صدهزار بهار!
او می آید و از بادهای خزانی، انتقام همه لاله های پرپر را میگیرد!
همان بهاری که لاله ها به احترام او برخاستند
و آن نگاری که نرگس ها نگران مقدم اویند.
ابوالفضل فیروزی
کتاب نیک شهر قدسی/ سید محمد عارف حسینی/ ص 117
پاسخ به جرج جرداق
در شش یا هفت سال قبل به لنگرود رفته بودم. در لنگرود جمعی از بانوان بودند.وقتی که وارد جلسه شدم به خانمها گفتم هر کس هر سوالی داردمطرح کند.شرکت کنندگان در این جلسه هم بیشتر از دختران دانش آموز بودند. یکی از دختر خانمها گفت من سوالی دارم.و من از او خواستم سوالش را مطرح کند. دختر خانم گفت: جمله ای که جورج جرداق درباره حضرت علی گفته است که شما دو سه هفته قبل روی کارتها نوشته اید.
قضیه از این قرار بود که ما به مناسبت تولد حضرت علی(ع) در تهران جشنی داشتیم و در پشت کارت دعوتی که برای این جشن چاپ کرده بودیم این جمله ی زیبا را که جورج جرداق مسیحی درباره ی حضرت علی گفته است نوشته بودیم.جمله جورج جرداق چنین است:" فماذا علیک یا دنیا لو حشدت قواک فاعطیت فی کل زمن علیا بفکره و لسانه و ذی فقاره" یعنی: ای دنیا ترا چه می شد که در هر زمانی نیروهای خودت را جمع می کردی و به ما یک علی تحویل می دادی،با همان فکر علی،قلب علی،زبان علی،ذوالفقار علی، کمالات علی؟!
این جمله را پشت کارت نوشته بودیم و این کارت هم افتاده بود دست این دختر خانم. این دختر خانم هم آنرا مطالعه کرده بود و حالا ما هم بعد از دو سه هفته که وارد لنگرود شدیم مواجه با سوال این خانم شدیم مبنی بر اینکه جواب این حرف جورج جرداق چیست.
من فکر کردم منظور این خانم از جواب این است که توضیحی در این مورد داده شود. و به همین دلیل هم شروع کردم به بحث جورج جرداق و مقایسه افکار حضرت علی (ع) با منشور سازمان ملل و مطالبی که جورج جرداق می گوید و آخرالامر هم رسیدیم به این جمله که جورج جرداق خطاب به دنیا می گوید به جای این همه متفکر و فیلسوف و سیاستمدار و نظامی و فیزیکدان و حقوقدان اگر همه نیروهای خودت را که پراکنده کردی به صورت اینشتین و گالیله و بو علی سینا و فلان وفلان ، اگر این نیروها را جمع می کردی و به صورت یک علی به ما تحویل می دادی وضع ما روبراه می شد.
یک نیم ساعتی که به این توضیح گذشت دختر خانم گفت: آقای افتخارزاده این که جواب نشد! گفتم: یعنی شما دخترهای لنگرودی اینجا نشسته اید هر کس هر جای دنیا یک حرف حسابی هم که بگوید می خواهید به او جواب بدهید؟! دختر خانم گفت: یعنی به نظر شما این جواب ندارد؟! گفتم: خیر، حرف به این زیبایی چه جوابی می تواند داشته باشد؟! این حرف تعریف از حضرت علی است و نوعا هر کس می شوند تعریف می کند. دختر خانم گفت: من جوابی بر این جمله ی جورج جرداق نوشته ام و اگر اجازه بدهید حاضرم آنرا در اینجا بخوانم. با بی اعتنایی گفتم: بخوان.
دختر شروع کرد به خواندن. ابتدا با بی توجهی گوش می دادم ولی دو سه خط که خواند دیدم مثل اینکه می خواهد حرف حسابی بگوید. در خط چهارم و پنجم متوجه شدم که این خانم خودش توی حال است و ضمن خواندن مقاله اش گریه می کند. در خط هفتم هشتم نظرم را کاملا جلب کرد و دیدم مثل اینکه بقیه را هم به گریه انداخته است. و از شما چه پنهان که در خط دهم و دوازدهم مرا هم به گریه وا داشت.
مجموعا مقاله ای بود در حدود بیست خط، ولی پرمحتوا که بعد از او خواستم برایم نوشت و تا مدتی هم نامه اش را داشتم . این دختر کلاس پنجم دبیرستان بود و بعد از اینکه کارت جشن ما به دستش رسید این جواب را بر جمله ی جورج جرداق نوشت که مضمونش چنین است:
جورج جرداق جمله ای درباره علی ابن ابی طالب می گوید- و جمله ای را که قبلا بیان کردیم نقل کرده بود- اما من به او می گویم:
ای جورج جرداق، تو دروغ می گویی! تو خواهان علی نیستی!تو دروغ می گویی!...مگر خدای علی به تو علی را نداد که بیست و پنج سال خانه نشین کردی و دنبال دیگران رفتی و در جنگ صفین تنهایش گذاشتی؟!
جورج جرداق ، تو خواهان علی نیستی!....مگر خدای علی بعد از علی اول علی دومی به تو نداد که با زهر جفا مسمومش ساختی و تسلیم معاویه اش کردی؟!
جورج جرداق تو خواهان علی نیستی!....مگر خدای علی بعد از علی دوم به تو علی سوم نداد که در وسط میدان کربلا فریاد می زد:"هل من موحد بخاف الله فینا؟! هل من مغیث یرجوالله فی إغاثتنا؟!" و تو سرش را بالای نیزه کردی و به دنبال یزید رفتی؟!
ای جورج جورداق ، تو خواهان علی نیستی!... مگر خدای علی بعد از علی سوم علی چهارمی به تو نداد و تو در گوشه ی مسجدالحرام تنهایش گذاشتی و دنبال دیگران رفتی؟!
او در مقاله اش اینها را نقل کرده و به اینجا رسیده بود که: ای جورج جرداق اینک علی در بین ما است و در روی زمین است؛ با همان کمالات علی، با همان حلم حسن و با همان شجاعت حسین، ولی تو دنبال علی نرفتی و به دنبال دیگران رفته ای! و او هزار و یکصد سال است که فریاد می زند:" هل من ناصر ینصرنی؟!" و تو دنبالش نرفتی...پس تو دروغ می گویی! جورج جرداق ، تو خواهان علی نیستی!
مقاله همه اش همین بود اما روح فلسفه غیبت در آن موج می زند، که چرا حضرت غایب است.... یکی از این نظر که یخاف القتل،و یکی هم از نظر آزمایش مردم است زیرا که آمادگی مردم در دوران غیبت مورد آزمایش قرار می گیرد.
برگرفته از کتاب " گفتارهایی پیرامون امام زمان علیه السلام
نوشته دکتر سید حسن افتخارزاده
We will never submitما هرگز تسلیم نمیشویم
We will never submit
We will never leave
We will never be silenced
We will never forget
ما هرگز تسلیم نمیشویم * لن نخضع
ما هرگزترک نمیکنیم * لن نرحل
ما هرگز ساکت نمیشویم * لن نسکت
ما هرگز فراموش نمیکنیم * لن ننسی
My ummah, my ummah
He will say
Rasulullah on that day
Even though we’ve strayed from him and his way
My brothers, my sisters, in Islam
Let’s struggle, work, and pray
If we are to
Bring back the glory of his way
Look at where we were
And look at where we are
And tell me
Is this how he’d want it to be?
Oh no! Let us bring back our glory
امت من، امت من
او خواهد گفت
آنروز رسول ا…
حتی اگرچه ما از او و مسیرش منحرف شدهایم
برادرانم، خوهرانم، در اسلام
بیایید مبارزه، تلاش و کار کنیم
اگر ما بر آن باشیم
تا شکوه راه او را بازگردانیم
نگاه کن کجا بودیم
و ببین کجا هستیم
و به من بگو
آیا آنگونه است که او میخواست باشد؟
نه! بیا تا شکوهمان را بازگردانیم
O people
Are we deaf, dumb, and blind?
What is going through our minds?
Don’t we care for the rest of mankind?
O people
We claim to love peace and justice
Why do we preach what we don’t practice?
Let’s help them out of this darkness
آی مردم
آیا ما کر، لال و کوریم؟
چه در ذهنمان میگذرد؟
آیا ما برای بقیه بشریت اهمیتی قائل نیستیم؟
آی مردم
ما ادعای عشق به صلح و عدالت داریم
چرا میگوییم آنچه را که عمل نمیکنیم؟
بیایید به آنها برای خروج از این تاریکی کمک کنیم
Samiyusuf