به نام خدا
بی گمان خواهد آمد
در صبح یک آدینه!
سوار بر سمند سپیده با رایت آفتاب بر دوش،
تا آنرا بر بلندای گیتی به اهتزاز در آورد.
او می آید
تا با آذرخش ذوالفقارش
سینه شب را بشکافد!
و خورشید خدا را نمایان سازد!
او می آید زیباتر از هر نگاه، و خوب تر از صدهزار بهار!
او می آید و از بادهای خزانی، انتقام همه لاله های پرپر را میگیرد!
همان بهاری که لاله ها به احترام او برخاستند
و آن نگاری که نرگس ها نگران مقدم اویند.
ابوالفضل فیروزی
کتاب نیک شهر قدسی/ سید محمد عارف حسینی/ ص 117