سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم دشمن آنند که نمى‏دانند . [نهج البلاغه]
مشخصات مدیروبلاگ
 
سید محمد باقر آقایی[107]
برگ سبزی است تحفه ی درویش تقدیم به تو ای بهترین دوست بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد

خبر مایه

به نام خدا

ابن خلدون و احادیث مهدی

ابن خلدون یکی از مورخان به نام در دنیای اسلام و مبدع برخی نظرات از جمله فلسفه تاریخ است. او در مورد احادیث مهدی نظراتی برخلاف نظرات عموم دانشمندان اسلام ارائه کرده است. او در این باره می گوید:

در میان مسلمانان در طول قرون و اعصار مشهور بوده و هست که در آخرالزمان حتما مردی از خاندان پیامبر ظهور می کند و دین را تأیید و عدل و داد را آشکار می سازد، مسلمانان از او پیروی می کنند، وی بر تمام کشورهای اسلامی تسلط پیدا می کند، این شخص مهدی نامیده می شود و ظهور دجال و حوادث بعدی که از مقدمات مسلم قیامت است، به دنبال قیام او خواهد بود، عیسی فرود می آید و دجال را می کشد یا در قتل دجال او را یاری می کند و عیسی پشت سر او نماز می خواند.

گروهی از پیشوایان حدیث مانند: ترمذی، ابوداود، بزاز، ابنماجه، حاکم، طبرانی، ابویعلی احادیث مربوط به مهدی را در کتابهای خود به نقل از گروهی از صحابه مانند: علی، ابن عباس، عبدالله ابن عمر ، طلحه، عبدالله بن مسعود، ابوهریره، أنس، ابوسعید خدری، ام حبیبه، ام سلمه، ثوبان، قرة بن إیاس، علی بن هلالی و عبدالله بن حارث آورده اند.

ولی چه بسا منکران این احادیث، در سند آن مناقشه کنند. در میان دانشمندان اهل حدیث معروف است که «جرح» بر «تعدیل»* مقدم است. بنابراین اگر ما، در بعضی از راویان این احادیث نقطه ضعفی از قیبل: غفلت، کم حافظی، ضعف یا انحراف عقیده یافتیم، اصل حدیث از درجه ی اعتبار ساقط می شود... 1

وی آنگاه به نقل از تعددی از این احادیث و بررسی راویان آنها پرداخته و برخی از آنها را غیر موثق اعلام نموده و اضافه می کند:

این است مجموع احادیثی که پیشوایان حدیث درباره ی مهدی و قیام او در آخرالزمان نقل کرده اند و چنانکه ملاحظه کردید، همه ی آنها جز مقدار بسیار کمی مخدوش است.2

این بود خلاصه و فشرده ی نظریه ی ابن خلودن درباره ی احادیث مربوط به مهدی.

دانشمندان صاحبنظر و متخصصان علم حدیث اعم از شیعه و سنی ، سخنان وی را با دلائل روشن رد کرده و آنرا بی پایه و اساس دانسته اند.3 برای نمونه خلاصه ی سخنان «شیخ عبد المحسن عباد»، استاد و رئیس دانشگاه مدینه در کنفرانسی زیر عنوان «عقیدة أهل السنة والأثر فی المهدی المنتظر» در رد نظریه ی ابن خلدون بیان می شود:

 

الف- اگر ابراز شک و تردید در مورد احادیث مهدی از طرف شخصی حدیث شناس بود، یک لغزش به شمار می رفت، چه رسد به مورخانی که اهل تخصص در علم حدیث نیستند. چه خوب گفته است «شیخ احمدشاکر»:

ابن خلدون چیزی را دنبال کرده است که به آن آگاهی ندارد و وارد میدانی شده است که مرد آن نیست. او در فصلی که در مقدمه ی خود به مهدی اختصاص داده، پریشان گویی عجیبی کرده و مرتکب اشتباهات روشنی شده است. اصولا او متوجه نشده است که مقصود محدثان از این جمله که : « جرح بر تعدیل مقدم است» چیست؟!

ب- وی در آغاز فصل مربوط به مهدی اعتراف کرده است که :

در میان مسلمانان در طول قرون و اعصار مشهور بوده و هست که در آخرالزمان حتما مردی از  خاندان پیامبر ظهور می کند...

با اعتراف به اینکه موضوع قیام مهدی در میان تمام مسلمانان در طول قرون و اعصار امری مشهور و مورد قبول بوده و هست، آیا صحیح نبود که او نیز این عقیده ی مشهور را مثل دیگران بپذیرد؟ آیا نظریه ی وی ، با وجود اعتراف به اینکه همه ی مسلمانان بر خلاف او عقیده دارند، نوعی کجروی و تکروی نیست؟ آیا همه ی مسلمانان اشتباه کرده اند و فقط ابن خلدون درست فهمیده است؟!

اصولا این موضوع یک موضوع اجتهادی نیست، بلکه یک موضوع نقلی و غیبی است و جایز نیست کسی آنرا با هیچ دلیلی جز با کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) اثبات کند ودلیل مزبور در اینجا نظریه ی مسلمانان را اثبات می کند و آنان در این موضوع نقلی دارای تخصص هستند.

ج- ابن خلدون پیش از نقد و بررسی این احادیث می گوید: «اینک ما در اینجا احادیثی را که در اینباره نقل شده، ذکر می کنیم»4. و پس از نقل احادیث می گوید: «آنچه محدثان از روایات مهدی نقل کرده اند، ما همه را به قدر توان در اینجا آورده ایم».5

در حالی که وی بسیاری از احادیث مهدی را ناگفته گذاشته است، چنانکه این معنا با مراجعه به کتاب «العرف الوردی بی أخبار المهدی» تألیف سیوطی روشن می گردد. همچنین او از حدیثی که با سند معتبر در کتاب «المنار المنیف»تألیف ابن قیم نقل شده ، غفلت کرده است.

د- ابن خلدون تعدادی از این احادیث را نقل و به خاطر بعضی از راویان آنها در سند آنها اشکال می کند، در حالی که راویان یاد شده، کسانی هستند که بخار ی و مسلم یا حداقل یکی از آنها در صحیح خود نقل حدیث کرده اند و دانشمندان در سند آنها ایرادی نکرده اند.

ه- ابن خلدون اعتراف می کند که تعداد کمی از احادیث مربوط به مهدی جای هیچ نقد و ایرادی از نظر سند ندارد.

بنابراین باید بگوییم آن تعداد کم که به گفته ی وی مرود قبول است، برای اثبات مطلب کافی است و بقیه ی احادیث نیز مؤید آن خواهد بود.6

 

  • جرح و تعدیل از اصطلاحات علم حدیث شناسی استو مقصود از جرح این است که راوی یا راویان یک حدیث از طرف حدیث شناسان با تعبیراتی از قبیل: دروغگو، جاعل حدیث، اهل غلو و تعبیرات دیگری مطرح شده ف که آن حدیث را فاقد اعتبار خواهد کرد.

مقصود از تعدیل، این است که راوی به عنوان: شخص عادل و موثق معروف شود که طبعا حدیث او مورد قبول خواهد بود.

1)      مقدمه، الطبة الرابعة، بیروت ، دارالحیاء التراث العربی، ص 311-312

2)      مقدمه، ص 322

3)      رجوع کنید به : دادگستر جهان، ص 30-49، مهدی انقلابی بزرگ، ص 159-165، منتخب الاثر، ص5-6 پاورقی.

4)      مقدمه ص311

5)      مقدمه ص 327

6)   سخنان مبسوط شیخ عبدالمحسن عباد، در مجله ی الجامعة الإسلامیة چاپ مدینه مورخ ذیقعده 1388ه.ق، شماره 3، سال اول منتشر شده و در اینجا از «موسوعة الامام المهدی» ج1 نقل شده است.

 

 

منبع: سیره پیشوایان- مهدی پیشوائی ص705-707

 


87/5/20::: 8:1 ص
نظر()