به نام خدا
یک سال عبدالملک بن مروان در مراسم حج طواف می گرد و امام زین العابدین (ع) پیشاپیش او سرگرم طواف بود و اعتنایی به او نداشت، عبدالملک که حضرت را از نزدیک ندیده بود و او را به قیافه نمی شناخت، گفت: این کیست که جلوتر از ما طواف می کند و به ما اعتنایی نمی کند؟ گفتند: او علی بن الحسین است.
عبدالملک در کناری نشست و گفت: او را نزد من بیاورید. وقتی که حضرت نزد او حاضر شد، گفت: ای علی بن الحسین ، من قاتل پدر تو نیستم چرا نزد من نمی آیی؟
امام فرمود: قاتل پدرم دنیای او را فنا کرد، ولی پدرم آخرت او را تباه ساخت، اینک اگر تو هم م یخواهی مثل قاتل پدرم باشی، باش!
عبدالملک گفت: نه ، مقصودم این است که نزد ما بیایی تا از امکانات دنیوی ما برخوردار شوی.
در این هنگام امام روی زمین نشست و دامن لباس خود را پهنکرد و گفت: خدایا قدر و ارزش اولیای خود را به وی نشان بده. ناگهان دیدند دامن حضرت پر از گهرهای درخشانیست که چشمها را خیره می کند. آنگاه گفت: خدایا اینها را بگیر که مرا نیازی به اینها نیست.
منبع: سیره پیشوایان/ مهدی پیشوائی
راجع به حوادث اخیر مطالبی در وبلاگ دیگرم به نشانی زیر قرار داده ام امیدوارم مورد استفاده قرار گیرد.
معاویة بن یزید بن معاویه برای مردم سخنرانی کرد و گفت:
« پس از حمد و ثنای خداوند ، ای مردم ما بوسیله ی شما امتحان شدیم و شما بوسیله ی ما . و از آنکه ما را خوش ندارید و از ما بدگویی می کنید بی خبر نیستیم. همانا نیای من معاویة بن ابو سفیان با کسی در امر خلافت بنزاع پرداخت که در خویشاوندی با پیامبر خدا از او سزاورتر و در اسلام از او شایسته تر بود، کسی که پیشرو مسلمانان بود و اول مومنان و پسر عموی پیامبر پروردگار جهانیان و پدر فرزندان خاتم پیامبران. جد من نسبت به شما گناهانی مرتکب شد که می دانید و شما هم با او چنان رفتار کردید که انکار ندارید. تا مرگش فرارسید و در گرو عمل خویش گرفتار آمد. سپس پدرم راعهده دار حکومت ساخت با اینکه از او امید خیر نمی رفت. پس بر مرکب هوس نشست و گناه خود را نیکو شمرد وامیدش بسیار شد. لیکن آرزو بدستش نیامد و اجل دست اورا کوتاه ساخت، نیرومندی اوبانجام رسید و مدت اوسرآمد ودر گورش کرد، گناه واسیر بزهکاری خویش گردید.»
سپس گریه کرد و گفت:« ناگوارترین چیزها بر ما آن است که بد مردن و برسوایی بازگشتن او را می دانیم، چه او عترت پیامبر راکشت و حرمت را از میان برد و کعبه را سوزانید ومن آن نیم که امر شما را بعهده گیرم و مسئولیتهای شما را تحمل کنم. اکنون خود می دانید وخلافت خود، بخدا قسم اگر دنیا غنیمت است، ما را بهره ای از آن بردیم،و اگر خسارت است آن ابوسفیان را همانچه از آن بدست آورده اند ، بس است. »
مروان بن حکم به او گفت:ن بروش عمر خلافت را بشورا واگذار» گفت:« نه زنده و نه مرده کار شما را بعهده نمی گیرم و کی پسر یزید مانند عمر بوده است و کجا می توانم یک مرد مانند مردان عمر پیدا کنم؟»
معاویه 23 ساله بود که مرد.
منبع:تاریخ یعقوبی/صفحه 182
همه شما برای نشستی به سبزی وجود حضرت حجت(عج) دعوت شده اید. منتظر قدوم سبزتان هستیم.
نهمین نشست از سلسله نشستهای ماهانه فرهنگ مهدوی، پنجشنبه 26 آذر ساعت 14:30، با موضوع «ایران و واقعه شریف ظهور»، در سالن آمفی تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واقع در خیابان حجاب برگزار خواهد شد.
افتخارات امیر مومنان علی (ع)
البته موارد زیر اندکی از دریای عظیم افتخارات مولایمان حضرتعلی (ع) می باشد.
1. اولین کسی است که دعوت رسول خدا را اجابت کردند.
2. سوره برائت را به مشرکین ابلاغ کردند
3. در یوم البیت در بستر رسول خدا خوابیدند و خطر را به جان خریدند
4. او در آِه مباهله همانند جان رسول خدا خوانده شده اند
5. آیه زکات برای ایشان نازه شده است
6. در غدیر خم پیامبر ایشانرا به عنوان مولای مسلمین و جانشین خویش اعلام نمودند
7. آیه تطهیر در مورد ایشان و اهل بیت پیامبر نازل شده است
8. در روز احد به خاطر رشادتهای ایشان از آسمان لقب جوانمرد برای او و ذولفقار برای شمشیرش انتخاب شد
9. در روز خیبر رسول خدا پرچمش را به دست ایشانداده وبوسیله اوقلعه خیبر گشوده شد
10. با کشتن عمر بن عبدود غم را از چهره مسلمین زدود
11. رسول خدا نور چشمانش فاطمه (ع) را به عقد ایشان درآورد
12. پدر حسن و حسین دونواده و ریحانه پیغمبر هستند
13. رسول خدا ایشان را به علم قضا و فصل الخطاب دلالت نمود
14. از نظر قرابت به روسل خدا بر همگان سبقت دارد
15. پیامبر برای شکستن بتها طاق کعبه ایشانرا روی دوش مبارک خود قرار داد
16. در روز کساء ایشان مورد دعای رسول خدا بود
17. تنها کسی است که در خانه خدا به دنیا آمد و در خانه خدا به شهادت رسید
18. تنهاکسی است که در هنگام رکوع صدقه داد و به همین خاطر آیه نازل گردید
19. هنگامی که آیه نازل شد که برای صحبت باپیامبر صدقه بپردازید اوتنها کسی بودند که به این امر خداوند عمل کردند
20. پیامبر خود را شهر علم و ایشان را دروازه این شهر نامیدند
21. پیامبر جایگاه ایشان رانسبت به خود همانند هارون به موسی دانستند
22. شجاعترین مردم روزگار خود پس از پیامبربودند
23. عالمترین مردم روزگار خودپس از پیامبر بودند.
24. عادلترین مردم روزگار خود پس از پیامبر بودند
25. ازکودکی در دامان پیامبر رشد کردند
26. ضربت او در روز خیبر از عبادت جن و انس برتر می باشد.
به نام خدا
درحالیکه چندی پیش به نقل از یکی از دانشمندان دینی کشور خبر باقی ماندن "فقط 5 نشانه ظهور" منتشر شد خبر تولد نوزادی عجیب الخلقه اسرائیل را فراگرفته است .
برخی منابع اسرائیلی طی روزهای گذشته دست به انتشار خبری باعنوان تولد "دجال آخرالزمان " از بدنیا آمدن کودکی عجیب الخلقه در سرزمینهای اشغالی فلسیطنیان خبر میدهند که تنها یک چشم دارد و چشم سمت چپش روی پیشانی اش قرار گرفته و فاقد گودی زیرچشم و بینی است ،دراین اخبار تلاش شده این کودک دجال فتنه گر آخرالزمان معرفی شود .
براساس خبرنگار ما منتشر کنندگان خبر مذکور با معرفی نوزاد مذکور بعنوان یک نوزادیهودی وی را با دجال که در کتب دینی ادیان بزرگ اسلام ،مسیحیت و یهود ازوی بعنوان فتنه گر آخرالزمان یاد شده ،مقایسه میکنند.
این منابع با طرح این سوال که آیا این نوزاد که اکنون با مرگ دست و پنجه نرم میکند همان دجال فتنه گر است؟ ادامه میدهند: دجال پس از رشد و تکامل جسمی مدعی خدایی شده و فتنه گری در جهان را آغاز خواهد کرد .
انتشار خبرمذکور بصورت گسترده ازسرزمینهای اشغالی آغاز و تاکنون بسیاری از کشورهای جهان را دربرگرفته است .
این درحالیست که خبرنگار البرز درپیگیریهای خود به سرنخ هایی برای استفاده ابزاری از این نوزاد ناقص الخلقه دست یافته است .
این پیگیریها حاکیست نوزاد مذکور چندی پیش در چین و ازیک پدر و مادر اهل این کشور بطور ناقص متولد شد.
تولد این کودک منجر به بروز ترس درمیان این خانواده چینی میگرددتااینکه با پیشنهاد قابل توجهی ازسوی یک صهیونیست مواجه میشوند.
این یهودی با پیشنهاد کلانی اقدام به خرید نوزاد مذکور و انتقال وی به اسرائیل مینماید.
کودکی که هم اکنون در برزخ مرگ و زندگی دست وپنجه نرم میکند به ابزاری برای تحقق آرمانهای صهیونیست مبدل شده است.
باتوجه به اعلام تولد دجال درمیان قوم یهود در احادیث شیعی و انتشارگسترده خبر مذکور این امکان برای رژیم صهیونیستی فراهم میشود تا ضمن تثبیت عقاید دینی یهود صهیونیست بر یهودی بودن اراضی فلسطینیان تاکید نمایند.
دجال در عقاید شیعه :
براساس برخی روایات شیعی پیش از ظهور آخرین منجی عالم علائمی طبیعی و غیر طبیعی درجهان رخ خواهد داد که به دو بخش اصلی و فرعی تقسیم بندی شده است .
براساس این روایت علائم فرعی داری تعدد است وهمگی آنها پیش از ظهور باید اتفاق بیفتد ولی تنها بروز یکی از علائم اصلی یا حتمی برای اعلام نزدیکی ظهور منجی کفایت میکند.
علائم حتمی برای ظهور :
1. خروج سفیانی وخسف بیدا : در روایتی از امام علی بن الحسین(ع) مرویست که قیام حضرت قائم حتمی و امر سفیانی نیز حتمی است و تازمانی که سفیانی نیاید حضرت قیام نخواهد کرد.
2. خروج یمانی: امام صادق(ع) دراین باره میفرمایند: سه کس در یک سال و در یک روز قیام میکنند؛ خراسانی و سفیانی و یمانی و در بین این سه پرچم بهترین پرچمها از یمانی است: زیرا پرچمی است که به حق دعوت میکند.
3. صیحه آسمانی: ندایی که ازآسمان شنیده میشود و عالمیان همگی این صدا را خواهند شنید ازجمله علائم حتمی شمرده میشود .امام باقر در روایتی از این نشانه ظهور چنین بیان میفرمایند: صدایی از آسمان شنیده میشود که حق با او (امیر المومنین) و پیروان اوست. در این هنگام قائم ما خروج خواهد کرد.
4. قتل نفس زکیه:قتل نفس زکیه نیز از علائم قطعی ظهور شمرده میشود و براساس روایتی از نبی گرامی اسلام(ص) در شرح علائم ظهور اینگونه نقل میشود که : مهدی ظهور نمیکند تا اینکه نفس زکیه کشته شود.
5. ظهور دجال : براساس همین روایات دجال بعنوان فردی با یک چشم که از گودی معمول زیرچشم برخوردار نبوده و چشم سمت چپش روی پیشانی اش قرارگرفته و دارای شمایل ترسناکی است و...نام برده شده است .
براساس روایات مختلف چهره دجال ناقص ، کور و یک چشمی که و از اصل خلقت یک چشم ندارد به طورى که گودى حدقهاش نیست و ادعای خدائی میکند ،چشم چپش در وسط پیشانی او قرار دارد،متولد شده در میان قوم یهود ازجمله ترسیم شده است.
در بیان دیگر مشخصات ظاهری دجال میخوانیم : مردی چاق و سرخ روی است ( در برخی منابع ذکر شده است که لحاظ بزرگی هیکل هیچ انسانی از ابتدای خلقت مانند او وجود نداشته است ) ،موهایش مجعد است،پایش لنگ است، دارای قدرتهای فوق بشری و جادوئی است به نحوی که تصور میشود مرده را زنده میکند و در قحطی مردم را طعام میدهد.
هفتاد هزار ترک ، یهود ، زنا زاده ، خواننده ، نوازنده ، بادیه نشین و زن از او پیروی می کنند به هرخرابه ای برسد می گوید گنج هایت را آشکار کن پس آنچه گنج دارد آشکارمی شود.
طول حکومتش چهل روز است و در این مدت همه را به کفر میکشد
برای نجات از شرش حفظ نمودن سوره کهف قبل از خروجش و در صورت رویت وی خواندن سوره حمد و خانه نشینی و توکل بر خدا توصیه شده است
اما تاکنون برسراین مطلب که آیا دجال یک انسان است یا تعبیری از یک رویداد یا ابزار است تردید وجود داشته است .ازهمین رو دلار آمریکا،تلویزیون ،ماهواره و..ازجمله تعابیری است که از دجال در زمان کنونی نام برده میشود.
اما انتشار خبرتولد این کودک که همزمان ،موضوع درشرف مرگ بودنش نیز درحال نشر است " انسان " بودن دجال را میتواند تقویت نماید.
منبع:البرز
همانگونه که ملاحظه فرمودید، چنان ادعا شده است که کودک مذکور همان دجال آخرالزمان می باشد و اسراییل در تلاش است تا وی را برای ایفای نقشش در آینده زنده نگه دارد. اما آیا این ادعا صحیح است؟
کودکی که در تصویر فوق ملاحظه می فرمایید، مبتلا به یک ناهنجاری شدید تکاملی مغز با نام هولوپروزنسفالی و یک نوع خاص از این بیماری با عنوان سیکلوپیا می باشد. این بیماری یک بیماری بسیار خطرناک و مهلک بوده که باعث عقب ماندگی شدید ذهنی فرد مبتلا شده و منجر به مرگ وی در همان دوره ی کودکی می گردد. به طوری که غالب افراد مبتلا به سیکلوپیا در همان سال اول زندگی می میرند. همان گونه که در تصویر ملاحظه می فرمایید، کودک مذکور اینتوبه بوده و با دستگاه های کمکی، به زور زنده نگه داشته شده است و علیرغم این تمیدات به زودی از بین خواهد رفت.
لازم به ذکر است که کودک مذکور اولین نمونه از افراد مبتلا به این بیماری نبوده و آخرین آن ها نیز نمی باشد. بلکه بیماری هولوپروزنسفالی و به خصوص شدیدترین نوع آن یعنی سیکلوپیا، یکی از بیماری هایی است که در علوم پزشکی به خوبی شناخته شده است.
در اشکال زیر، تصاویری از سایر مبتلایان به این بیماری ملاحظه می فرمایید:
برای کسب اطلاع بیشتر پیرامون این بیماری می توانید به آدرس های اینترنتی زیر مراجعه فرمایید:
http://en.wikipedia.org/wiki/Cyclopia
http://www.medterms.com//main/art.asp?articlekey=15530
http://www.wisegeek.com/what-is-cyclopia.htm
http://www.lpfch.org/fundraising/news/winter05/research.html
http://www.phreeque.com/parasitic_twins.html
http://www.nurseminerva.co.uk/twins.htm
بنابراین همانگونه که ملاحظه فرمودید، کودک مذکور مبتلا به بیماری سیکلوپیا می باشد و دجال آخرالزمان نیست. برای این امر دلایلی وجود دارند که مهمترین آن ها عبارتند از:
1 – کودک مذکور علیرغم تمهیدات پزشکی انجام شده به زودی خواهد مرد و به سن جوانی و بزرگسالی نمی رسد و نمی تواند نقش دجال را ایفا کند.
2 – مطابق روایات نقل شده از معصومین، عمر دجال بسیار طولانی بوده و وی حتی در زمان قبل از پیامبر اسلام (ص) نیز وجود داشته است. بنابراین این کودک که تاره به دنیا آمده است نمی تواند دجال باشد. (برای بررسی روایات ذکر شده، به مقاله ی فراماسونری: دجال آخرالزمان مراجعه فرمایید.)
3 – کودک مذکور، اولین کودکی نیست که با بیماری مذکور به دنیا آمده است. بنابراین کودکان مشابه با وی که قبل از او به دنیا آمده اند نیز می توانستند کاندید دجال بودن باشند، حال آن که همگی آن ها فوت کرده اند.
4 – علم پزشکی هنوز در زمینه ی علوم اعصاب و نورولوژی بسیار ناتوان است و در حال حاضر توانایی درمان کودکان مبتلا به ناهنجاری های شدید مغزی را ندارد و در آینده ی نزدیک نیز نخواهد داشت. بنابراین نمی تواند کودک مذکور را زنده نگه داشته و پرورش دهد. به همین دلیل احتمال دجال شدن وی منتفی است.
5– کودکی که نمی تواند به خودی خود حتی به راحتی نفس بکشد، چگونه ممکن است بتواند بزرگترین جنایات تاریخ بشر را رقم زند و چگونه می تواند بزرگترین دروغگوی تاریخ باشد؟
6 – کودکی که مبتلا به شدیدترین ناهنجاری تکاملی مغز و بدترین نوع عقب ماندگی ذهنی است و حتی در انجام کارهای روزمره ی زندگی نیز ناتوان است، چگونه می تواند مکارترین موجود تاریخ لقب بگیرد و اکثریت مردم را فریب دهد.
7 – کودکی که از اولین ساعات زندگی در معرض دید عموم است و اخبار مربوط به وی با دقت و وسعت زیاد منتشر می شود، به فرض محال رسیدن به سن بزرگسالی، چگونه می تواند بزرگترین دجال تاریخ باشد. حال آن که همان مردمی که او را از کودکی به عنوان دجال می شناسند، می فهمند که نباید به سخنان وی اعتماد کرد.
دلایل فوق و صدها دلایل دیگر وجود دارند که نشان می دهند که کودک مذکور و کودکان مشابه وی دجال نیستند. عزیزان خواننده ای که قصد دارند با دجال آخرالزمان آشنا شوند، می توانند به مقاله ی « فراماسونری: دجال آخرالزمان » مراجعه فرمایند تا این دروغگوی بزرگ تاریخ را بیشتر بشناسند.
لازم به ذکر است که ممکن است هدف صهیونیست ها از انتشار خبر فوق، گمراه کردن افکار عمومی از دجال اصلی آخرالزمان باشد تا این موجود خبیث بتواند با خیال راحت به فتنه انگیزی ادامه دهد.
این مطلب با توجه به خطری که این خبر کذب ممکن بود برای جامعه ی مهدوی کشور ایجاد کند، به صورت فوری نگاشته شده است. خوانندگان عزیز وبسایت نویسنده ی این مطلب را به دلیل تفاوت نحوه ی نگارش و رفرنس دهی آن عفو فرمایند. از عزیزان در خواست می شود تا در صورتی که این مطلب را مفید دانستند، آن را به سرعت در اینترنت منتشر نمایند.
منبع: سایت موعود
به نام خدا
« اذا خرج بکون عندالیأس و القنوط من ان یروا فرجا» (بحارالانوار 52/231. وقتی دولت ائمه فرا می رسد که مردم از همه چیز ناامید گشته در سطح دنیا از تمام تکیه گاه های امید مایوس می شوند.
وقتی بشر از علمای دینی مایوس شد( رنسانس) پناهنده به علم شد. علم برای او جنگ جهانی اول و دوم را به ارمغان آورد.... جهان برای نجات خودش به تاسیس سازمان ملل متوسل شد، سازمان ملل مدعی شد که صلح ایجاد می کند و جنگها را از بین می برد و به فقر و بی سوادی خاتمه می دهد ... اما بعد از مدتی بشر سربلند میکند و می بیند که جهل بیشتری به وجود آمده، فساد بیشتر شده، جنگ بدتر شده است، بردگی از صورت فردی خارج شده و به صورت اجتماعی درآمده است. سابقا دو برده را به جان هم می انداختند و خود از مشاهده ی این جدال تفریح می کردند، ولی حالا دو ملت را به جان هم می اندازند و خود از تماشای آن لذت می برند.
پس وقتی انسان سربلند کرد و از تمام این تکیه گاه ها امیدش قطع شد، امید خودش را هر گاه یک کشتی نجات راستین ببیند، دیگر ةآن بلایی را که بر سر علی ابن ابی طالب آورد بر سر او نمی آورد. اینست وضع توده های مردم و این حالت در خود شیعه هم وجود دارد. لذا دباره ی زمان ظهور امام زمان که گفته می شود دنیا را ظلم و جور فرامی گیرد، نه بدین معنی است که ما موظفیم دنیا را پر از ظلم و جور کنیم، بلکه بدان معناست که وقتی ظلم و جور تمام جهان را فراگرفته باشد آنگاه انسانهای به ستوه آمده از ظلم و جور جهانی، آمادگی پذیرش یک مصلح رابهتر دارند.
منبع: گفتارهایی پیرامون امام زمان(عج)- دکتر سید حسن افتخارزاده-170-171)
هشت هشت هشتاد و هشت
شیعه را امامان گشت هشت
به حق این هشت و چار دگر
خدا نگهدارتان باد در این چار هشت
در تبلیغات رسانهای خیلی زود کلمه shia با Shiite عوض شد و هیچکس هم حرفی نزد. شیعیان هم هیچ اعتراضی نکردند و حتی مؤسسه یا مسئولی نگفت که این کلمه، توهینآمیز است. حتی خودمان هم باورمان شد و چند سایت شیعی که در لینک آنها از کلمه Shiite استفاده شده بود، راهاندازی شد. انگار از اول کلمه شیعه به همین صورت نوشته میشد.
در جایی خواندم علی هیوز یکی از نویسندگان روزنامه «استرالیا دیلی»، درباره این تغییر توهینآمیز کلمه شیعه گفته بود: «تاکنون در روزنامه استرالیایی مطالب زیادی درباره اسلام و شیعه منتشر و از جمله از خود من هفت مقاله در این روزنامه چاپ شده که در همه آنها شیعه را به صورت shia نوشتهام و به همین شکل نیز انتشار یافته است، اما اخیراً اتفاقات جدیدی در این باره افتاده است. آخرین مقالهای که من برای «استرالیا دیلی» نوشتم، درباره نقش شیعیان در وحدت جهانی بود که طبق معمول و مطابق رسمالخط زبان انگلیسی، شیعه را به صورت shia نوشتم، سپس متوجه شدم سردبیر روزنامه، آن را به shiite تغییر داده است.
وقتی به سردبیر اعتراض کردم، وی با ذکر جملهای توهینآمیز که معنای نجاست را برای مذهب شیعه تداعی میکرد، به من پاسخ داد و من به نشانه اعتراض همکاریام را با آنها قطع کردم.
همین نویسنده میگوید: «آنها با این تحریفات برنامهای در سر دارند و میخواهند چهره شیعه را در جهان خراب کنند. با اینکه آنها سعی میکنند، باورهای ما را از بین ببرند، اما ما نباید تسلیم شویم. ما باید مبارزه کنیم و چهره شیطانی آنها را نشان بدهیم تا همه ببینند این شاهزاده شیکپوش مهربان، جادوگری زشت و بیرحم است.»
علی محمدپور